- تشتخانه
- اطاقی که تشت وآفتابه درآن گذارند، اطاق خواب، جامه خواب از توشک و لحاف و نهالی و مانندآن، مبرز مستراح
معنی تشتخانه - جستجوی لغت در جدول جو
- تشتخانه ((تَ نَ یا نِ))
- اطاقی که تشت و آفتابه در آن گذارند، اطاق خواب، جامه خواب از توشک و لحاف و نهالی و مانند آن، مبرز، مستراح
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نشیمن و خوابگاه و طویله
وثیقه
جای روشن کردن آتش، کوره، قسمتی از سماور کشتی راه آهن که آتش در آنست، آتشکده آتشگاه، لوله تفنگ، مجموع سلاحهای آتشین از توپ و تفنگ و مانند آنها
خانه چشم حفره ای که چشم در آن جا دارد کاسه چشم
خانه ای که از نی بوریا سازند خانه ای که بر در و پنجره آن خاز شتر بندند و آب بر آن پاشند تا نسیم خنک بدرون آید
الکن، زبان لکنت دار
مقر سلطنت پایتخت
تشت و سینی غذا، خوانی که بر آن طعام چینند
جای نگه داشتن توپها
محل صدور و ورود نامه ها و بسته های امکانات، پیک خانه
سپرده ای که کسی برای اعتبار خود در بانک معین کند
مطبعه، چاپخانه
خانه ای که در آن شیشه بندی و آینه کاری بود تا هر چه از بیرون باشد دیده شود و روشنایی خورشید در آن افتد، آسمان پر ستاره، خانه ای که در آن تنور یا بخاری باشد خانه زمستانی که در آن آتش افروزند، حمام گرمابه، شبستان
خیمه مدور چادر گرد، پرده سرا پرده
محلّ نگه داشتن توپ ها، آن قسمت از لشکر که کار آن ها تیراندازی با توپ است مثلاً هنگ توپخانه
دارای هشت جزء یا هشت عدد
کوره، جای روشن کردن آتش، آن قسمت از ماشین یا کارخانه که مواد سوختنی در آن ریخته می شود و آتش می گیرد، آتشکده، اسلحه خانه
تاب خانه، خانه ای که در زمستان با بخاری گرم شود، گرم خانه، خانۀ زمستانی، تاوانه
محل خوشگذرانی، عشرتگاه
منسوب به هشت، دارای هشت عدد یاهشت جزو
((پُ نِ))
فرهنگ فارسی معین
سپرده بانکی، مقدار طلا و نقره و جواهر و مانند آن که از طرف دولت یا بانک ناشر اسکناس برای اعتبار چاپ اسکناس تعیین و نگه داری می شود
((نِ))
فرهنگ فارسی معین
خانه ای که دیوارهای آن آینه کاری شده باشد، حمام، گرمابه، خانه زمستانی که با بخاری و یا تنور گرم شود، شبستان
خیمه، پرده، خیمه مدور
پشتیبان، در بانکداری سپرده ای که کسی برای اعتبار خود در بانک معین کند، کوورتور، در بانکداری طلا، نقره، جواهر و سایر اشیای گران بها که از طرف دولت یا بانک ناشر اسکناس برای اعتبار نشر اسکناس تعیین و نگهداری می شود
آشپزخانه، مطبخ
پیشخانه کریاس جلوخان
مرکز ومعبد بتها، بتکده
مطبخ، آشپزخانه، تنور
تاولی که بر اثر عفونت حاد عمومی بدن در کنار لب یا در مخاط دهان پدید آید
خوابگاه، حرمسرا، قسمتی از مسجدهای بزرگ که دارای سقف است