- تشاکی
- گلگی: گله داشتن از یکدیگر شکایت کردنگله کردن
معنی تشاکی - جستجوی لغت در جدول جو
- تشاکی ((تَ))
- از یکدیگر شکایت کردن، گله کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرزیتار (شکایت کننده) گله کننده
همشکل شدن
استوار و قوی شدن
به دروغ گریه کردن
هم شکل شدن مانند هم شدن
گریۀ دروغی کردن، خود را به گریه زدن
دادخواه
گله کردن از کسی
شکایت و گله کننده، دادخواه
شکایت کردن، شکوه داشتن، گله کردن
شکایت کننده، گله کننده، کنایه از عصبانی
شکایت کننده، گله کننده
Complainant, Complaining
истец , жалующийся
Kläger, klagend
позивач , скаржливий
powód, narzekający
原告 , 抱怨的
reclamante, queixoso
querelante, lamentoso
demandante, quejoso
plaignant, plaintif
eiser, klagend
शिकायतकर्ता , शिकायत करने वाला
penggugat, mengeluh
مدّعٍ , شاكيٌ
원고 , 불평하는
תובע , מתלונן
原告 , 不平を言う
davacı, şikayetçi