معنی تسلج - جستجوی لغت در جدول جو

تسلج

لغت نامه دهخدا

تسلج

تصویری از تسلج — تصویر تسلج

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تسلی — تصویر تسلی

خرسندی یافتن، آرام یافتن از اندوه، خرسند و بی غم شدن، بی غمی، بی اندوهی
تسلی دادن: دلجویی کردن از شخص عزادار و ماتم زده و غم واندوه او را تخفیف دادن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از تبلج — تصویر تبلج

روشن و آشکار شدن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از غسلج — تصویر غسلج

ریشۀ گیاه اشنان که آن را پس از خشک کردن می کوبند و در شستن پارچه و لباس به کار می برند، چوبک، کنشتوک، کنشتو، جوغان، چوبک اشنان، بیخ

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از تسلط — تصویر تسلط

مسلط شدن، چیره شدن، دست یافتن بر کسی یا چیزی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از تسلم — تصویر تسلم

پذیرفتن، چیزی را دریافت کردن، اسلام آوردن

فرهنگ فارسی عمید

(مُ تَ سَلْ لِ)

آن که دوام کند بر خوردن شراب. (آنندراج). بسیار شراب خور. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تسلج شود

لغت نامه دهخدا

تصویری از تسلا — تصویر تسلا

آسایش و اطمینان و خشنودی و شادکامی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غسلج — تصویر غسلج

چوبک اشنان از گیاهان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عسلج — تصویر عسلج

زرشک شیره دار از گیاهان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تبلج — تصویر تبلج

گشاده روئی و خندیدن، روشن شدن، هویدا شدن امر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تولج — تصویر تولج

کنام تولگاه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تفلج — تصویر تفلج

مانده پایی کوفته پایی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تغلج — تصویر تغلج

نافرمانی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسلب — تصویر تسلب

سوکجامه پوشیدن

فرهنگ لغت هوشیار

وزنی است معادل وزن چهار جو، یک بخش از 24 بخش شبانروز یک ساعت، یک حصه از 24 حصه چوب گز خیاطان، یک حصه از 24 حصه سیر بقالان (در قدیم)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسلح — تصویر تسلح

سلاح پوشیدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسدج — تصویر تسدج

دروغبافی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسحج — تصویر تسحج

خراشیدگی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تخلج — تصویر تخلج

جنبیدن و لرزیدن، اضطراب

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسلی — تصویر تسلی

دلخوش، آسوده، خشنود

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسلم — تصویر تسلم

پذیرفتن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسلف — تصویر تسلف

وام گرفتن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسلط — تصویر تسلط

دست یافتن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تسلخ — تصویر تسلخ

پوسته پوسته شدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تبلج — تصویر تبلج

((تَ بَ لُّ))

دمیدن، روشن شدن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از تخلج — تصویر تخلج

((تَ خَ لُّ))

جنبیدن، لرزیدن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از تسلی — تصویر تسلی

((تَ سَ لِّ))

از اندوه رها شدن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از تسلط — تصویر تسلط

((تَ سَ لُّ))

چیره شدن، غلبه یافتن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از تسلط — تصویر تسلط

چیرگی، چیره دستی، چیره شدن

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از تسلی — تصویر تسلی

دل آرامی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از تسلی — تصویر تسلی

Consolation

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از تسلی — تصویر تسلی

утешение

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از تسلی — تصویر تسلی

Trost

دیکشنری فارسی به آلمانی