جدول جو
جدول جو

معنی تزکیه - جستجوی لغت در جدول جو

تزکیه
خودسازی، پاکسازی
تصویری از تزکیه
تصویر تزکیه
فرهنگ واژه فارسی سره
تزکیه
زکات مال دادن
تصویری از تزکیه
تصویر تزکیه
فرهنگ لغت هوشیار
تزکیه
پاکیزه کردن، بی آلایش کردن، زکات دادن
تصویری از تزکیه
تصویر تزکیه
فرهنگ فارسی عمید
تزکیه
((تَ یِ))
پاکیزه گردانیدن
تصویری از تزکیه
تصویر تزکیه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تزجیه
تصویر تزجیه
روزگار گذرانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
افروختن (آتش را)، ذبح کردن بسمل کردن، افروزش، ذبح. تیز کردن آتش، برافروختن آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزنیه
تصویر تزنیه
به زنا منسوب کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزکیم
تصویر تزکیم
پنهانداشت کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزکیت
تصویر تزکیت
پاکیزه گردانیدن بی آلایش کردن، ستودن، زکات دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبکیه
تصویر تبکیه
ستایش گویان بگریستن بر وی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزجیه
تصویر تزجیه
به نرمی دفع کردن و گذراندن، روزگار گذرانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تذکیه
تصویر تذکیه
گلوی حیوان حلال گوشت را بریدن، افروختن و تیز کردن آتش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تزجیه
تصویر تزجیه
((تَ یِ))
روزگار گذرانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبکیه
تصویر تبکیه
گریه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زکیه
تصویر زکیه
(دخترانه)
مؤنث زکی، پاک، طاهر، پارسا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تکیه
تصویر تکیه
پشت دادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زکیه
تصویر زکیه
زمین برومند و پاک، مونث زکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزکی
تصویر تزکی
صدقه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکیه
تصویر تکیه
پشت به چیزی گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکیه
تصویر تکیه
پشت دادن به چیزی، پشت خود را به چیزی نهادن، محل وسیع برای روضه خوانی و عزاداری، جای نگه داری مستمندان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زکیه
تصویر زکیه
مؤنث واژۀ زکی، پاک، پاکیزه، پاک از گناه، پارسا، نیکوکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکیه
تصویر تکیه
((تَ یِ))
پشت دادن به چیزی، جایی وسیع برای انجام مراسم عزا و روضه خوانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زکیه
تصویر زکیه
((زَ یِّ))
مؤنث زکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تزکیه نفس
تصویر تزکیه نفس
درون پالایی روان پالایی
فرهنگ لغت هوشیار