جدول جو
جدول جو

معنی ترپو - جستجوی لغت در جدول جو

ترپو(تْرُ / تِ رُ پُ)
نام آلمانی اپاوا، یکی از شهرهای چکسلواکی، کنگرۀ ترپو، که از 20 اکتبر تا 20 دسامبر 1820 میلادی با حضور پادشاه پروس و امپراطور اتریش، روسیه، انگلستان و فرانسه تشکیل گردید و در مسائل ایتالیا و مخصوصاً ناپل که مردم آن ناحیه علیه پادشاه خود فردیناند پنجم قیام کرده بودند رسیدگی کرد
لغت نامه دهخدا
ترپو(تَ)
ده کوچکی است از دهستان اشکور علیا، در بخش رودسر شهرستان لاهیجان که 38 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تاپو
تصویر تاپو
ظرف سفالی بزرگ که در آن غله یا آرد بریزند، خمره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تریو
تصویر تریو
قطعۀ موسیقی که برای سه ساز یا سه نوازنده ساخته شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
کسی که از هر چیزی بترسد و بیهوده دچار ترس و بیم شود، کم جرئت، کم دل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترپک
تصویر ترپک
قره قروت، مادۀ خوراکی ترش مزه که از جوشاندۀ غلیظ شدۀ آب ماست تهیه می شود، رخبین، ریخبین، ترف، هبولنگ، هلباک، کشک سیاه، پینو، پینوک، لیولنگ برای مثال چو نوشیدم ز تتماجش فروکوبید چون سیرم / چو ترپک رو ترش کردم کز آن شیرین بریدستم (مولوی - رشیدی - ترپ)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترغو
تصویر ترغو
نوعی حریر سرخ رنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترپی
تصویر ترپی
فرانسوی اژدر ماهی سفره ماهی، اژدر از جنگ افزارها سفره ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریو
تصویر تریو
پارچه سفید و نازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تروپ
تصویر تروپ
فرانسوی دسته گروه
فرهنگ لغت هوشیار
طعام و شراب نوعی بافته سرخ رنگ ابریشمی نوعی بافته سرخ رنگ ابریشمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
کم جرات، کسی که دچار بیم و ترس شود، بسیار ترس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاپو
تصویر تاپو
ظرفی از گل چون خمره که در آن آرد و گندم ذخیره کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
((تَ))
ترسنده، کم جرأت، کم دل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترپک
تصویر ترپک
((تَ پَ))
قره قورت، کشک سیاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترغو
تصویر ترغو
((تَ))
نوعی از حریر سرخ رنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تریو
تصویر تریو
((تَ))
پارچه و جامه سفید باریک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاپو
تصویر تاپو
خمره سفالی بزرگ که در آن آرد و گندم ذخیره کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تریو
تصویر تریو
((تِ))
قطعه ای که برای سه ساز یا سه نوازنده ساخته شده باشد، آواز سه نفری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
Cowardly, Craven, Lilylivered, Pusillanimous, Timid, Timorous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
lâche, pusillanime, timide, craintif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
פחדן , פחדן , ביישן , פחדן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
कायर , डरपोक , संकोची
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
penakut, pengecut, pemalu, takut
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
ขี้ขลาด , ขี้ขลาด , ขี้ขลาด , ขี้ขลาด , ขี้อาย , กลัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
lafhartig, laf, lafvalig, timide
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
covarde, pusilânime, tímido, temeroso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
cobarde, pusilánime, tímido, temeroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
codardo, timido, timoroso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
胆小的 , 胆怯的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
tchórzliwy, nieśmiały, bojaźliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
боязкий , боягузливий , сором'язливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
feige, schüchtern, ängstlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
трусливый , робкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترسو
تصویر ترسو
臆病な , 臆病な , 臆病な , 内気な , 恐ろしい
دیکشنری فارسی به ژاپنی