- ترفند
- حیله، مکر، حقه
معنی ترفند - جستجوی لغت در جدول جو
- ترفند
- دروغ و تزویر ومکر و حیله باشد
- ترفند
- مکر، حیله، فریب، شکیل، اشکیل، روغان، احتیال، غدر، گربه شانی، دلام، شید، تنبل، حقّه، دستان، گول، چاره، دغلی، تزویر، قلّاشی، نارو، خدعه، کلک، خاتوله، ریو، نیرنگ، ستاوه، دویل، ترب، کید
برای مثال چون خود نکنی چنان که گویی / پند تو بود دروغ و ترفند ، تزویر، دروغ، بیهوده،(ناصرخسرو - ۲۳) برای مثال با هنر او همه هنرها یافه / با سخن او همه سخن ها ترفند (فرخی - لغت نامه - ترفند)
- ترفند ((تَ فَ))
- بیهوده، تزویر، حیله
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیهوده محال، تزویر مکر حیله
بیهوده و بی فایده و بی مصرف
ترفند، میوه نارس و نوبر
تزویر و مکر و حیله و فریب
بیهوده و بی معنی، ترفند
مهتر گرداندن بزرگ کردن بر کشیدن
راه باریک و دشوار
پرفن
پرمکر، مکار، حیله گر
سخت، دشوار، برای مثال راهی آسان و راست بگزین ای دوست / دور شو از راه بی کرانۀ ترفنج (رودکی - ۵۲۱) ، راه باریک و دشوار
ترفند، مکر، حیله، فریب، شکیل، اشکیل، روغان، احتیال، غدر، گربه شانی، دلام، شید، تنبل، حقّه، دستان، گول، چاره، دغلی، تزویر، قلّاشی، نارو، خدعه، کلک، خاتوله، ریو، نیرنگ، ستاوه، دویل، ترب، کید، تزویر، دروغ، بیهوده، برای مثال با هنر او همه هنرها یافه / با سخن او همه سخن ها ترفند (فرخی - لغت نامه - ترفند)
ترفند، مکر، حیله، فریب، شکیل، اشکیل، روغان، احتیال، غدر، گربه شانی، دلام، شید، تنبل، حقّه، دستان، گول، چاره، دغلی، تزویر، قلّاشی، نارو، خدعه، کلک، خاتوله، ریو، نیرنگ، ستاوه، دویل، ترب، کید، تزویر، دروغ، بیهوده، برای مثال با هنر او همه هنرها یافه / با سخن او همه سخن ها ترفند (فرخی - لغت نامه - ترفند)
ترفند، مکر، حیله، فریب، شکیل، اشکیل، روغان، احتیال، غدر، گربه شانی، دلام، شید، تنبل، حقّه، دستان، گول، چاره، دغلی، تزویر، قلّاشی، نارو، خدعه، کلک، خاتوله، ریو، نیرنگ، ستاوه، دویل، ترب، کید، تزویر، دروغ، بیهوده، برای مثال با هنر او همه هنرها یافه / با سخن او همه سخن ها ترفند (فرخی - لغت نامه - ترفند)
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، نیرنگ ساختن، مکایدت کردن، دستان آوردن، فریفتن، تنبل ساختن، شید آوردن، مکر کردن، نارو زدن، غدر کردن، گول زدن، تبندیدن، کید آوردن، غدر داشتن، گربه شانه کردن، اورندیدن، سالوسی کردن، غدر اندیشیدن، چپ رفتن، حقّه زدن، پشت هم اندازی کردن، خدعه کردن
hinterlistig
sprytnie
astuciosamente
astutamente
astutamente
de manière rusée
เจ้าเล่ห์
dengan licik
بشكلٍ خبثٍ