- ترفنج
- راه باریک و دشوار
معنی ترفنج - جستجوی لغت در جدول جو
- ترفنج
- سخت، دشوار،
برای مثال راهی آسان و راست بگزین ای دوست / دور شو از راه بی کرانۀ ترفنج ، راه باریک و دشوار(رودکی - ۵۲۱)
- ترفنج ((تَ فَ))
- راه باریک و دشوار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حیله، مکر، حقه
خشن و مشکل، کار دشوار
دروغ و تزویر ومکر و حیله باشد
راه درشت و ناهموار
خشن، دشوار، راه باریک و دشوار
مکر، حیله، فریب، شکیل، اشکیل، روغان، احتیال، غدر، گربه شانی، دلام، شید، تنبل، حقّه، دستان، گول، چاره، دغلی، تزویر، قلّاشی، نارو، خدعه، کلک، خاتوله، ریو، نیرنگ، ستاوه، دویل، ترب، کید برای مثال چون خود نکنی چنان که گویی / پند تو بود دروغ و ترفند (ناصرخسرو - ۲۳) ، تزویر، دروغ، بیهوده، برای مثال با هنر او همه هنرها یافه / با سخن او همه سخن ها ترفند (فرخی - لغت نامه - ترفند)
ترنگ
چین و شکنج، سخت در هم فشرده، در هم کشیده
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، اترج، بادرنج، بادرنگ، بادارنگ، واترنگ، وارنگ، باتس، باتو، برای مثال رسم ترنج است که در روزگار / پیش دهد میوه پس آرد بهار (نظامی۱ - ۷) ، نوعی نقش و نگار که از ترکیب گل، برگ و طرح های اسلیمی ساخته می شود و بیشتر در نقشۀ قالی، قالیچه، پردۀ قلمکار، کاشی و تذهیب کاری در وسط نقش های دیگر قرار می گیرد و گاهی در چهارگوشۀ آن طرح های سه گوشه به شکل لچک ساخته می شود
نقشی است در میانه قالی یا قالیچه که آمیزه ای است از گل و برگ و شاخه های اسلیمی
ترنجیدن، درهم کشیده شدن، پرچین و شکن شدن، فشرده شدن، افسرده شدن