جدول جو
جدول جو

معنی ترعیب - جستجوی لغت در جدول جو

ترعیب
ترسانیدن
تصویری از ترعیب
تصویر ترعیب
فرهنگ لغت هوشیار
ترعیب
ترساندن، بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
تصویری از ترعیب
تصویر ترعیب
فرهنگ فارسی عمید
ترعیب
((تَ))
ترساندن
تصویری از ترعیب
تصویر ترعیب
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
آمیزش، آمیزه، آمیغ، هم کرد، هم آمیزی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
برانگیختن، انگیزش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
چیدمان، چینش، سامان، پی آیی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترایب
تصویر ترایب
جمع تریبه، سینه ها، برها، استخوان های سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترحیب
تصویر ترحیب
مرحبا گفتن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیب
تصویر ترجیب
بزرگداشت، شکوه داشت، ستون نهادن زیر درخت پر بار، دیوار ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
پشت سر هم قرار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترهیب
تصویر ترهیب
ترسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
چیزی اندر چیزی در جایی نشاندن، آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
رغبت نمودن، راغب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترعیش
تصویر ترعیش
لرزانیدن، ارعاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترعاب
تصویر ترعاب
ترسانیدن، ترعیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترطیب
تصویر ترطیب
ترکردن، تری در مزاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشعیب
تصویر تشعیب
پراکنده ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تازی گرداندن واژه پارسی یا واژه جز تازی را تازی کردن، به تازی برگرداندن، پاک کردن سخن: از لغزش بعربی ترجمه کردن بتازی گردانیدن، کلمه ای غیر عربی را بصورت عربی در آوردن، بی غلط و فصیح بیان کردن،جمع تعریبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلعیب
تصویر تلعیب
بازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکعیب
تصویر تکعیب
چهار گوشه ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعریب
تصویر تعریب
مطلبی را به عربی ترجمه کردن، شکل عربی دادن به کلمه ای که از زبان دیگر است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترطیب
تصویر ترطیب
تر کردن، نم دار کردن، تری، نم داری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
راغب کردن، به رغبت آوردن، خواهان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکعیب
تصویر تکعیب
مکعب ساختن چیزی، چهارگوشه ساختن، پر کردن ظرف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترحیب
تصویر ترحیب
مرحبا گفتن، خوشامد گفتن، جا را فراخ گردانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترهیب
تصویر ترهیب
ترساندن، بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
ثابت و استوار کردن، هر چیزی را در جای خود قرار دادن، راست و درست کردن، پشت سر هم قرار دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
برنشاندن چیزی بر چیزی، سوار کردن، به هم پیوستن، آمیخته کردن، مخلوط ساختن، آمیختن چیزی با چیز دیگر، مرکب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترهیب
تصویر ترهیب
((تَ))
ترسانیدن، بدحال شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
((تَ))
بر هم نشاندن چیزی بر چیزی، آمیخته کردن، آمیزش، اختلاط، در شیمی تبدیل چند جسم به جسم سنگین تر، در علم دستور تحلیل عبارت ها و جمله ها از لحاظ روابط کلمات طبق قواعد نحو، مقابل تجزیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
((تَ))
به رغبت آوردن، خواهان کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترحیب
تصویر ترحیب
((تَ))
خوشامد گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
((تَ))
سامان دادن، نظم دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترایب
تصویر ترایب
((تَ))
ج. تریبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکعیب
تصویر تکعیب
((تَ))
چهارگوشه ساختن چیزی، پر کردن ظرف، عددی را به توان سه رسانیدن
فرهنگ فارسی معین