- ترسگین (تَ)
خائف از خدا. متقی. زاهد، خائف. ترسنده. بیم زده. وحشت زده:
کی مار ترسگین شود و گربه مهربان
گر موش، ماژوموژ کند گاه درهمی.
(منسوب به رودکی)
کی مار ترسگین شود و گربه مهربان
گر موش، ماژوموژ کند گاه درهمی.
(منسوب به رودکی)
