جدول جو
جدول جو

معنی ترسوانه - جستجوی لغت در جدول جو

ترسوانه
خجولٌ
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به عربی
ترسوانه
Timidly
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ترسوانه
timidement
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ترسوانه
おどおどしながら
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ترسوانه
schüchtern
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به آلمانی
ترسوانه
сором'язливо
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ترسوانه
nieśmiało
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به لهستانی
ترسوانه
胆怯地
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به چینی
ترسوانه
timidamente
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ترسوانه
timidamente
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ترسوانه
tímidamente
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ترسوانه
timide
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به هلندی
ترسوانه
소심하게
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به کره ای
ترسوانه
อย่างขี้อาย
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به تایلندی
ترسوانه
dengan malu-malu
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ترسوانه
संकोचपूर्ण रूप से
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به هندی
ترسوانه
בַּבִּיּוּשׁ
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به عبری
ترسوانه
خوف کے ساتھ
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به اردو
ترسوانه
লজ্জিতভাবে
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به بنگالی
ترسوانه
kwa aibu
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ترسوانه
робко
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به روسی
ترسوانه
korkarak
تصویری از ترسوانه
تصویر ترسوانه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آرزوانه
تصویر آرزوانه
آنچه آرزو کنند، آنچه زن آبستن در اوایل آبستنی هوس کند که بخورد، ویارانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خسروانه
تصویر خسروانه
شاهانه، منسوب و مربوط به شاه، درخور شاهان مانند شاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عروسانه
تصویر عروسانه
همچون عروس مانند عروسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترخوانه
تصویر ترخوانه
ترخینه، خوراکی که با گندم نیم کوفته و شیر یا آبغوره بپزند و بعد آن را به شکل گلوله درآورند و خشک کنند و برای زمستان نگه دارند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ نَ)
معرب دارسنا ی ایتالیایی است که آن هم از دارالصناعه گرفته شده است. (دزی ج 1 ص 145). ترسخانه. مستودع الذخائر و ادوات الحرب. (المنجد). معمل المراکب (دخیله). (المنجد). جرجی زیدان آرد: دارالصناعه آنرا گویند که ما امروز ترسانه یا ترسخانه گوییم و ترسانه یا ترسخانه از این کلمه نقل شده است. هنگامی که فرنگیان، بلاد عرب را گشودند ازجمله چیزها که از آنان اقتباس کردند کشتی سازی بود، چنانکه عربها نیز آنرا از اسلاف آنان اقتباس کردند و اسپانیائیها دارالصناعه را ’دارسنه’ نامیدند و دیگر اروپائیان آنرا ازایشان گرفتند تا آنکه این کلمه بصورت منحوت ’آرسنال’ درآمد، سپس عرب آنرا ازطریق ترکیه از اسپانیائیها گرفته و آنرا ترکی پنداشته و به ترسخانه یا ترسانه معرب کردند، و بهتر است دارالصناعه خوانده شود. (از تاریخ تمدن اسلام ص 161). و رجوع به ترسخانه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ نَ)
مصریان درسنای ایتالیایی را که آن هم از دارالصناعه، یعنی زرادخانه گرفته شده است، تغییر داده ترسخانه درست کرده اند. (دزی ج 1 ص 145). و رجوع به ترسانه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ خوا/ خا نَ / نِ)
نوعی از طعام باشد که مردم فقیر و نامراد بجهت زمستان سازند و آن چنانست که گندم را بلغور کنند و با داروهای گرم در آب بجوشانند تا نیک پزد و قوام گیرد و قدری آب غوره در آن ریزند و اگر میسر نباشد شیر گوسفند. و آنرا گلوله ها سازند و خشک کنند و بوقت حاجت قدری از آن بجوشانند و بخورند. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). و آنرا ترخینه خوانند و بحذف خا ترینه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). نام دیگرش ترخینه است. (فرهنگ نظام). رجوع به ترخانه و ترخنه و ترخینه شود. نوعی از طعام بوده که فقرا از بلغور و شیر و چیزهای دیگر پخته و قوام آورده می خشکاندند برای زمستان. (فرهنگ نظام) :
عاشق نانم اگر ترخوانه نبود گو مباش
بلکه با نان نیز اگر بریان نباشد گو مباش.
بسحاق اطعمه
لغت نامه دهخدا
نوعی طعام که از گندم بلغور سازند و با داروهای گرم در آب بجوشانند تا خوب بپزد و قوام گیرد و قدری آب غوره یا شیر در آن ریزند و آنرا بشکل گلوله هایی در آورند و خشک کنند و در زمستان خورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسروانه
تصویر خسروانه
شاهانه ملوکانه عاطفت خسروانه، همچون خسروان: (خسروانه سخن گوید)
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه آبستن از خوردنیها و غیر خوردنیهای عادی (مانند گل و زغال) برای خوردن آرزو کند، آنچه خویشان زن آبستن پزند و برای او فرستند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درسخانه
تصویر درسخانه
دبستان آموزگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترخوانه
تصویر ترخوانه
((تَ خا نِ))
نوعی خوراک ساخته شده از گندم و شیر که آن را پخته به شکل گلوله در می آورند و خشک کرده برای زمستان نگه می دارند، ترینه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسانده
تصویر ترسانده
Terrified
دیکشنری فارسی به انگلیسی