جدول جو
جدول جو

معنی ترتین - جستجوی لغت در جدول جو

ترتین(اِ تِ)
پیه آکندن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آرتین
تصویر آرتین
(پسرانه)
آرش، عاقل، زیرک، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که در تیراندازی بسیار توانا بوده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ترتیل
تصویر ترتیل
قرآن را با قرائت درست و آهنگ خوش تلاوت کردن، سخن را آراسته و آشکار و بی تکلف کردن، هموار و پیدا خواندن، خوش آوازی و حسن کلام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
ثابت و استوار کردن، هر چیزی را در جای خود قرار دادن، راست و درست کردن، پشت سر هم قرار دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفتین
تصویر تفتین
فتنه انگیختن، فتنه افکندن، آشوب کردن، فتنه برپا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترقین
تصویر ترقین
زینت دادن کتاب با رنگ های زیبا، نزدیک به هم نوشتن سطرهای کتاب، نقطه و اعراب گذاشتن بر کلمات، خط کشیدن بر بعضی از ارقام دفتر حساب که معلوم شود آن رقم به حساب آمده است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترثین
تصویر ترثین
بارش نیک باران نیک
فرهنگ لغت هوشیار
پیدا کردن، هویدا کردن سخن قراء قرآن بادای مخارج حروف باهستگی و آرامیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
پشت سر هم قرار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترقین
تصویر ترقین
خضاب کردن ریش را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترصین
تصویر ترصین
چیرگی در شناخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترزین
تصویر ترزین
آرامیده گردانیدن، با وقار و محجوب نمودن و قابل احترام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تریزکاری (تریز ردن) تریز به دو سه گوشه یا سه بری (مثلث) گویند که پایین دامن یا بن آستین دوخته می شود
فرهنگ لغت هوشیار
آشوب کردن بر هم زدن دوبهمزدن آشوب انگیختن، فتنه انگیزی آشوبش دو بهمزنی، جمع تفتینات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتین
تصویر مرتین
دوباره، دو دفعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتین
تصویر تفتین
((تَ))
آشوب کردن، فتنه انداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
((تَ))
سامان دادن، نظم دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترتیل
تصویر ترتیل
((تَ))
حسن کلام، قرآن را با قرائت درست و آهنگ نیک تلاوت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
چیدمان، چینش، سامان، پی آیی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
Sequence, Arrangement, Disposition, Neatness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
arrangement, disposition, propreté, séquence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
סידור , סֵדֶר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
व्यवस्था , स्थिति , साफ़-सफाई , क्रम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
pengaturan, disposisi, kerapian, urutan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
การจัดการ , การจัดวาง , ความสะอาด , ลำดับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
regeling, dispositie, netheid, volgorde
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
disposizione, ordine, sequenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
arreglo, disposición, orden, secuencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
arranjo, disposição, ordem, sequência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
布置 , 配置 , 整洁 , 顺序
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
układ, rozmieszczenie, porządek, sekwencja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
розташування , охайність , послідовність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
Anordnung, Sauberkeit, Abfolge
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
расположение , аккуратность , последовательность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
配置 , 整潔 , 順序
دیکشنری فارسی به ژاپنی