گیاهی یک ساله با برگ های بیضوی و طعم تند و تیز که جزء سبزی های خوردنی مصرف می شود. دارای ید، آهن و فسفات و ضد اسکوربوت است، شاهی، ککژه، ککش، کیکر، کیکیز
گیاهی یک ساله با برگ های بیضوی و طعم تند و تیز که جزء سبزی های خوردنی مصرف می شود. دارای ید، آهن و فسفات و ضد اسکوربوت است، شاهی، ککژه، ککش، کیکر، کیکیز
نفقه کردن مال را گویند به آسانی در امور حسنۀ جمیله و آن را به عربی کفاف خوانند، (برهان) (آنندراج)، کفاف و نفقۀ مال به آسانی در امور حسنۀ جمیله و آسایش، (ناظم الاطباء)
نفقه کردن مال را گویند به آسانی در امور حسنۀ جمیله و آن را به عربی کفاف خوانند، (برهان) (آنندراج)، کفاف و نفقۀ مال به آسانی در امور حسنۀ جمیله و آسایش، (ناظم الاطباء)
مخفف تره تیزک. (آنندراج). قسمی از بقولات خوردنی است که مزه اش تیزی کمی دارد، از این جهت به تره (سبزی) تیزک، نامیده شد و در اصفهان آن را شاهی گویند و در عربی جرجیر. این لفظ مخفف تیره تیزک است. (فرهنگ نظام). تره تیزک. جرجیر. (ناظم الاطباء). تره تندک. خردل بری. شاه تره. کوله تر. خصه تره. رشاد. و رجوع به تره تیزک و جرجیر شود: سخن ترتیزک بستان فکر است سخن طوطی ّ هندستان فکر است. ملا فوقی یزدی (از آنندراج)
مخفف تره تیزک. (آنندراج). قسمی از بقولات خوردنی است که مزه اش تیزی کمی دارد، از این جهت به تره (سبزی) تیزک، نامیده شد و در اصفهان آن را شاهی گویند و در عربی جرجیر. این لفظ مخفف تیره تیزک است. (فرهنگ نظام). تره تیزک. جرجیر. (ناظم الاطباء). تره تندک. خردل بری. شاه تره. کوله تر. خصه تره. رشاد. و رجوع به تره تیزک و جرجیر شود: سخن ترتیزک بستان فکر است سخن طوطی ّ هندستان فکر است. ملا فوقی یزدی (از آنندراج)
جنبیدن، و عمعق بخاری در این بیت مانی را به آزر پدر یا عم ابراهیم مشتبه کرده و ارتنگ را هم بدو منتسب کرده است: گه از لطف گردی چو برهان عیسی گه از سحر گردی چو ارتنگ آزر. ، نگار خانه مانی. بتکده که گویند در چین بود: ز بس جادوئیها و فرهنگ او بدو بگرویدند و ارتنگ او. (از لغت نامۀ حافظ اوبهی). برشک مجلس او کارنامۀ مانی برشک محفل او بارنامۀ ارتنگ. فرخی. گر ارتنگ خواهی ببستان نگه کن که پر نقش چین شد میان و کنارش. ناصرخسرو. تا سپهر است و فلک پایۀ ماه و خورشید تا بهند است و بچین معدن گنگ و ارتنگ باد افراخته رای تو چو خورشید و چو ماه باد آراسته جای توچو ارتنگ و چو گنگ. سنائی. هر کجا مدح تو خوانند از خوشی و خرمی حسرت ارتنگ مانی گردد و قصر مشید. سوزنی. باغ چو ارتنگ چین نماید خرم و آنکه بدان خرمی خرامد فغفور. سوزنی. صبا نگاشته آن نقشها که ترّی آن به آب لطف فروشسته تختۀ ارتنگ. رفیع الدین لنبانی. اگر مانی شود زنده چو بیند نقش توقیعش بمیرد باز از شرم نگارستان ارتنگش. سیف اسفرنگ. بنطق باد بهاری بچهر فروردین بود چو خانه ارتنگ از تو خانه زین. واله هروی. ، نام بتخانه. (جهانگیری از فرهنگ هندوشاه) (غیاث اللغات). نام بت خانه چین. (آنندراج). ارتنگ مانوی را نیز بتکده دانسته اند: بهیبت ار ز خبینانج تاختن نگرد شود ز زلزله ارتنگ مانوی ویران. سوزنی. شاید خبینانج همان جینانجکث مذکور در معجم البلدان و حدودالعالم باشد، گاه ارتنگ بر مانی اطلاق کنند: با کلک تو چون قلم زندارتنگ چه ساده نگارگر که ارتنگ است. شرف شفروه (جهانگیری)
جنبیدن، و عمعق بخاری در این بیت مانی را به آزر پدر یا عم ابراهیم مشتبه کرده و ارتنگ را هم بدو منتسب کرده است: گه از لطف گردی چو برهان عیسی گه از سحر گردی چو ارتنگ آزر. ، نگار خانه مانی. بتکده که گویند در چین بود: ز بس جادوئیها و فرهنگ او بدو بگرویدند و ارتنگ او. (از لغت نامۀ حافظ اوبهی). برشک مجلس او کارنامۀ مانی برشک محفل او بارنامۀ ارتنگ. فرخی. گر ارتنگ خواهی ببستان نگه کن که پر نقش چین شد میان و کنارش. ناصرخسرو. تا سپهر است و فلک پایۀ ماه و خورشید تا بهند است و بچین معدن گنگ و ارتنگ باد افراخته رای تو چو خورشید و چو ماه باد آراسته جای توچو ارتنگ و چو گنگ. سنائی. هر کجا مدح تو خوانند از خوشی و خرمی حسرت ارتنگ مانی گردد و قصر مشید. سوزنی. باغ چو ارتنگ چین نماید خرم و آنکه بدان خرمی خرامد فغفور. سوزنی. صبا نگاشته آن نقشها که ترّی آن به آب لطف فروشسته تختۀ ارتنگ. رفیع الدین لنبانی. اگر مانی شود زنده چو بیند نقش توقیعش بمیرد باز از شرم نگارستان ارتنگش. سیف اسفرنگ. بنطق باد بهاری بچهر فروردین بود چو خانه ارتنگ از تو خانه زین. واله هروی. ، نام بتخانه. (جهانگیری از فرهنگ هندوشاه) (غیاث اللغات). نام بت خانه چین. (آنندراج). ارتنگ مانوی را نیز بتکده دانسته اند: بهیبت ار ز خبینانج تاختن نگرد شود ز زلزله ارتنگ مانوی ویران. سوزنی. شاید خبینانج همان جینانجکث مذکور در معجم البلدان و حدودالعالم باشد، گاه ارتنگ بر مانی اطلاق کنند: با کلک تو چون قلم زندارتنگ چه ساده نگارگر که ارتنگ است. شرف شفروه (جهانگیری)
حشره ایست ریز دارای قطعاتی خاردار نرینه آن ریزتر از مادینه و دارای پر است و در کیسه ای نرم زندگی می کند. نمونه کامل آن قرمز ملون است. رنگ آن بغایت سرخ و باندازه نخودی مستدیر است. بویی بد و زننده دارد و در برگهای درختان زندگی می کند. چون بحد طیران برسد تخمی کوچکتر از خود می گذارد که برای رنگ کردن ابریشم و پشم بنسبت یک رده بکار می رود دود الصباغین قرمز دانه یا قرمز شراب کش. قرمز دانه ای که در شراب جوشیده کشته شده باشد، یا قرمز گچ کش. قرمز دانه ای که بوسیله گرد گچ کشته شده باشد، ماده ای سرخ رنگ که از کرم مذبور یا از اشیا دیگر تهیه شود و بدان چیزها رنگ کنند. توضیح یکی از رنگهای سه گانه اصلی است. از نوع لاکی آن در قالی های ایران بیش از همه رنگها استفاده می شود و برای تهیه آن از قرمز دانه و قرمز و نوعی کرم که شبیه خاکشیر است و در کناره دریاهای گرمسیر زندگی می کنند و بزرگی آن باندازه یک نخود است استفاده می کنند. یا قرمز معدنی. سنگی معدنی که اصل آتشفشانی دارد و ترکیب آن عبارتست از اکسی سولفور معدنی آنتیموان و آن به صورت سوزنهای قرمز رنگی متبلور می شود وزن مخصوصش بین 5، 4 تا 5، 6 متغیر است. و سختیش نیز بین 1 تا 5 متغیر است. در رنگرزی و نقاشی به کار می رود
حشره ایست ریز دارای قطعاتی خاردار نرینه آن ریزتر از مادینه و دارای پر است و در کیسه ای نرم زندگی می کند. نمونه کامل آن قرمز ملون است. رنگ آن بغایت سرخ و باندازه نخودی مستدیر است. بویی بد و زننده دارد و در برگهای درختان زندگی می کند. چون بحد طیران برسد تخمی کوچکتر از خود می گذارد که برای رنگ کردن ابریشم و پشم بنسبت یک رده بکار می رود دود الصباغین قرمز دانه یا قرمز شراب کش. قرمز دانه ای که در شراب جوشیده کشته شده باشد، یا قرمز گچ کش. قرمز دانه ای که بوسیله گرد گچ کشته شده باشد، ماده ای سرخ رنگ که از کرم مذبور یا از اشیا دیگر تهیه شود و بدان چیزها رنگ کنند. توضیح یکی از رنگهای سه گانه اصلی است. از نوع لاکی آن در قالی های ایران بیش از همه رنگها استفاده می شود و برای تهیه آن از قرمز دانه و قرمز و نوعی کرم که شبیه خاکشیر است و در کناره دریاهای گرمسیر زندگی می کنند و بزرگی آن باندازه یک نخود است استفاده می کنند. یا قرمز معدنی. سنگی معدنی که اصل آتشفشانی دارد و ترکیب آن عبارتست از اکسی سولفور معدنی آنتیموان و آن به صورت سوزنهای قرمز رنگی متبلور می شود وزن مخصوصش بین 5، 4 تا 5، 6 متغیر است. و سختیش نیز بین 1 تا 5 متغیر است. در رنگرزی و نقاشی به کار می رود