- ترتل
- آهسته خوانی
معنی ترتل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کند زبان، سامانیافته
فربهی
بر ستور نشستن، روانه شدن بار بستن
پیاده شدن
پیدا کردن، هویدا کردن سخن قراء قرآن بادای مخارج حروف باهستگی و آرامیدگی
نخ به انگشت بستن برای یاد آوری
بر جای ایستادن و بی حرکت بودن
نرمگوشتی نرم اندامی نرم استخوانی، سستی
آلوده شدن به خون
به تکبر خرامیدن
نامه نگاری، رساله نوشتن
تافتگی تفتگی
پایدار بودن، تلو تلو خوردن
بریده گردیدن، مطلق بریدن
از دنیا بریدن و به خدا پیوستن
رساله نوشتن، نامه نوشتن، نامه نگاری
قرآن را با قرائت درست و آهنگ خوش تلاوت کردن، سخن را آراسته و آشکار و بی تکلف کردن، هموار و پیدا خواندن، خوش آوازی و حسن کلام
راست و درست شدن، در جای خود واقع شدن، پشت سر هم واقع شدن
((تِ رِ))
فرهنگ فارسی معین
نوعی موتور سیکلت پر قدرت با چرخ های بزرگ و لاستیک آجدار جهت مسابقه و رانندگی در مسیرهای ناهموار و گل آلود
مرتب و منظم کردن چیزی، شیوا و رسا گفتن سخن را، خوبی و آراستگی هر چیز