- تربئه
- بردن و دور گردانیدن کسی را
معنی تربئه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قوس و قزح، کمان مانندی که بعد از باران از اثر شعاع آفتاب در آسمان پیدا می شود نامند
گونه ای ترب که یکساله است و جزو سبزیهای خوردنی مصرف میشود. ریشه این گیاه از تربهای معمولی کوچکتر و بیخ وی سرخ است
استخوان سینه جناغ پروردن پروراندن، آداب و اخلاق را بکسی آموختن، پرورش یا تربیت بدنی. پرورش بدن بوسیله انواع ورزش. یا تعلیم و تربیت. آموزش و پرورش
آگاه و خبر کردن
پاک گردانیدن کسی را از چیزی
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، رخش، سرگیس، سرویسه، نوشه، سدکیس، نوسه، اغلیسون، کرکم، آفنداک، سرکیس، آلیسا، آژفنداک، درونه، تیراژی، شدکیس، توبه، نوس، تیراژه، آدینده، آزفنداک، ایرسا، قوس و قزح، ترسه، کلکم، قزح، تویه، سویسه، تربیسه
پاک کردن از تهمت
از سبزی های خوردنی از نوع ترب. ریشۀ آن سرخ رنگ و کوچک تر از ترب، دارای ویتامین های a، b و c و املاح معدنی است. برگ آن نیز مقداری ویتامین c دارد
Exoneration, Vindication
оправдание
Entlassung, Rechtfertigung
виправдання
uniewinnienie, usprawiedliwienie
免除 , 辩护
exoneração, justificativa
esonerazione, rivendicazione
exoneración, reivindicación
exonération, justification
vrijspraak, rechtvaardiging
การพ้นผิด , การแก้ต่าง
pembebasan, pembenaran
براءةٌ , تبرئةٌ
निरपराधिता , न्यायसिद्धि
זיכוי , זִכּוּי
免罪 , 正当化
면죄 , 정당화
beraat, aklama
msamaha, uhalalishaji
মুক্তি , যথার্থতা