- ترازنامه ((~. مِ یا مَ))
- بیلان، نوشته ای که در آن میزان درآمد، دارایی، بدهی و بستانکاری یک مؤسسه در یک دوره معین در آن ثبت شده باشد
معنی ترازنامه - جستجوی لغت در جدول جو
- ترازنامه
- سیاهه ای که بنگاه ها در آخر سال می نویسند و دارایی و بدهی خود را در آن معین می کنند، بیلان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سیاهه ای که موسسات در پایان سال نویسند و دارایی و بدهی خود را در آن درج کنند بیلان. صورتی که خلاصه دارائی و بدهی در آن نوشته شده باشد
نامه محرمانه
عهدنامه، در علم حقوق قرارداد
شرط نامه، عهد نامه
آنچه مقاصد و هدفهای یک حزب و یا گروه یا جمعیت سیاسی و اعضا و معتقدان آنرا در بر دارد
اسباب تجمل، تفاخر، منت، عفونامه
پاژنامه
نقشه ای که مسافر و سیاح از حرکت خود بر میدارد، نقشه ای از خشکیها و دریاها که مسافران را بکار آید، سفر نامه
نامه ای که همه روزه یا هفته ای یکبار چاپ شود و اخبار و وقایع روزانه را منتشر کند
((مِ))
فرهنگ فارسی معین
نشریه ای که هر روز چاپ می شود و در آن اخبار و رویدادهای آن روز نوشته می شود، نامه اعمال، دفتر حساب بازرگان
نشریه ای حاوی اخبار و وقایع روز که به صورت روزانه یا هفتگی چاپ می شود، دفتری که بازرگانان داد و ستد روزانۀ خود را در آن می نویسند، سرگذشت، شرح احوال، اعمال و وقایع روزانه، کنایه از نامۀ اعمال، برای مثال آبی به روزنامۀ اعمال ما فشان / بتوان مگر سترد حروف گناه از او (حافظ - ۸۲۶)
پارسی تازی گشته روزنامه، دفتر روزنامه، اواره ای بازنشستگی، سالنامه