جدول جو
جدول جو

معنی ترازنامه

ترازنامه((~. مِ یا مَ))
بیلان، نوشته ای که در آن میزان درآمد، دارایی، بدهی و بستانکاری یک مؤسسه در یک دوره معین در آن ثبت شده باشد
تصویری از ترازنامه
تصویر ترازنامه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ترازنامه

ترازنامه

ترازنامه
سیاهه ای که بنگاه ها در آخر سال می نویسند و دارایی و بدهی خود را در آن معین می کنند، بیلان
فرهنگ فارسی عمید

ترازنامه

ترازنامه
صورتی که خلاصۀ دارایی و بدهی در آن نوشته شده باشد. فرهنگستان ایران این کلمه را بجای بیلان اختلاف دارایی و بدهی قبول کرده است
لغت نامه دهخدا

تراز نامه

تراز نامه
سیاهه ای که موسسات در پایان سال نویسند و دارایی و بدهی خود را در آن درج کنند بیلان. صورتی که خلاصه دارائی و بدهی در آن نوشته شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار

رازنامه

رازنامه
نامۀ محرمانه:
بگفتش هر آنچ از فرسته شنود
همان رازنامه مر او را نمود.
(گرشاسب نامه)
لغت نامه دهخدا

مرامنامه

مرامنامه
آنچه مقاصد و هدفهای یک حزب و یا گروه یا جمعیت سیاسی و اعضا و معتقدان آنرا در بر دارد
فرهنگ لغت هوشیار