معنی قرارنامه
- قرارنامه
- عهدنامه، در علم حقوق قرارداد
واژههای مرتبط با قرارنامه
قرارنامه
- قرارنامه
- شرط نامه، عهد نامه
قرارنامه
- قرارنامه
- عهدنامه، شرطنامه، نامه ای که در قرار و مدار چیزی نویسند. (ناظم الاطباء)
قرارنامه
- قرارنامه
- پروتکل، عهدنامه، مقاوله نامه
اقرارنامه
- اقرارنامه
- ورقه ای که در آن اعترافات شخصی را نویسنده و بامضای او رسانند اعتراف نامه
اقرارنامه
- اقرارنامه
- نامه ای که با نوشتن یا امضای آن کسی به کاری که کرده اقرار کند
قرار نامه
- قرار نامه
- پیمان نامه عهد نامه، شرط نامه
اقرارنامه
- اقرارنامه
- ورقه ای که در آن اعترافات شخصی را نویسند و به امضای او رسانند، اعتراف نامه
اقرارنامه
- اقرارنامه
- عهدنامه. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
نگارنامه
- نگارنامه
- آلبوم عکس
