جدول جو
جدول جو

معنی تراجعات - جستجوی لغت در جدول جو

تراجعات
جمع تراجع
تصویری از تراجعات
تصویر تراجعات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترافعات
تصویر ترافعات
جمع ترافع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراجمات
تصویر تراجمات
جمع تراجم
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مراجعه، بازگشت ها سرزدن ها جمع مراجعه: روز بروز مراجعات مردم زیادتر میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاعات
تصویر ارجاعات
واگذاشته ها فرستاده ها، جمع ارجاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخادعات
تصویر تخادعات
جمع تخادع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکمات
تصویر تراکمات
جمع تراکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیعات
تصویر ترجیعات
جمع ترجیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترادفات
تصویر ترادفات
جمع ترادف. تراز رشته ریسمان خام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترقیعات
تصویر ترقیعات
جمع ترقیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترفیعات
تصویر ترفیعات
جمع ترفیع ترفیعات اداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترصیعات
تصویر ترصیعات
جمع ترصیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدافعات
تصویر تدافعات
جمع تدافع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقاطعات
تصویر تقاطعات
جمع تقاطع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنازعات
تصویر تنازعات
جمع تنازع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواضعات
تصویر تواضعات
جمع تواضع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهاجمات
تصویر تهاجمات
جمع تهاجم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرافعات
تصویر مرافعات
جمع مرافعه، داد خواهی ها ستیزها کشمکش ها جمع مرافعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراجعت
تصویر مراجعت
بازگشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راضعات
تصویر راضعات
جمع راضعه، دایگان جمع راضعه دایگان مرضعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیات
تصویر ترجیات
جمع ترجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجحات
تصویر ترجحات
جمع ترجح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترفعات
تصویر ترفعات
جمع ترفع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفجعات
تصویر تفجعات
جمع تفجع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توجعات
تصویر توجعات
جمع توجع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراعات
تصویر مراعات
رعایت یکدیگر کردن، نگه داشتن و حفظ کردن چیزی، جریان امری را در نظر گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراجعت
تصویر مراجعت
رجوع کردن، بازگشتن، توبه کردن، بازگشتن به سوی خدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراعات
تصویر مراعات
نگهداشت، رعایت، محافظت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراجعت
تصویر مراجعت
مراجعه، بازگشتن، باز آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراعات
تصویر مراعات
((مُ))
رعایت یکدیگر را کردن
مراعات النظیر: در علم بدیع آوردن کلماتی که به گونه ای با یکدیگر مناسبت و ارتباط داشته باشند
فرهنگ فارسی معین
باز پسی، بازگشت باز گرد (عقبگرد) باز پس آمدن پس افتادن باز گشتن بعقب بر گشتن، بیکدیگر مراجعه و گفتگو کردن در امری، بازگشت واگشت، جمع تراجعات. بازگشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراجع
تصویر تراجع
به عقب برگشتن، بازگشتن، برگشتن به جای خود، در کاری یا امری به یکدیگر مراجعه و گفتگو کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تراجع
تصویر تراجع
((تَ جُ))
بازگشتن، در کاری به یکدیگر مراجعه کردن
فرهنگ فارسی معین