- تذکیر
- پند دادن
معنی تذکیر - جستجوی لغت در جدول جو
- تذکیر
- به یاد آوردن، یاد دادن، پند دادن، مقابل تانیث، مذکر ساختن یک کلمۀ عربی
- تذکیر
- کلمه ای را مذکر ساختن، جمع تذکیرات
- تذکیر ((تَ))
- یاد کردن، به یاد آوردن، پند دادن، یادآوری پند دهی، جمع تذکیرات
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
افروختن (آتش را)، ذبح کردن بسمل کردن، افروزش، ذبح. تیز کردن آتش، برافروختن آتش
یاد گرفتن چیزی، یاد آوری
نوشتن کتاب را
سپاس داری نمودن
خبه کردن، چشم دیگری بستن
اندیشه کردن، رها کردن
انبار بندی بنداری
ناشناساندن، ناشناخته کردن در دستور نام را به ناشناخته دگر کردن -1 مجهول کردن ناشناس ساختن، نکره ساختن اسم، جمع تنکیرات
به هنگام به نماز رسیدن، پگاه برخاستن زود بر خاستن پگاه خاستن
اندیشیدن، فکر کردن، پنداشتن، رای زدن، سگالیدن، اسگالیدن، اسگالش، تأمّل
ذکر کردن، به یاد آوردن، یادآوری
نکره ساختن اسم، مجهول و ناشناس کردن، به حالت مجهول و ناشناس در آوردن
گلوی حیوان حلال گوشت را بریدن، افروختن و تیز کردن آتش
یادآوری، گوشزد
نیکو یاد گیرنده، نیکو حافظه
بیاد آوردن، یاد کردن
به یاد آمدن، به یاد آوردن، یاد کردن، یادآور شدن، پند گرفتن
Admonishment, Admonition
предупреждение , предостережение
Ermahnung
застереження
napomnienie, przestroga
警告 , 劝诫
admoestação, advertência
ammonizione
amonestación