جدول جو
جدول جو

معنی تذکار - جستجوی لغت در جدول جو

تذکار
یاد گرفتن چیزی، یاد آوری
تصویری از تذکار
تصویر تذکار
فرهنگ لغت هوشیار
تذکار
ذکر کردن، به یاد آوردن، یادآوری
تصویری از تذکار
تصویر تذکار
فرهنگ فارسی عمید
تذکار
((تَ))
ذکر کردن، به یاد آوردن
تصویری از تذکار
تصویر تذکار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تذکارا
تصویر تذکارا
دوباره گویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
دعاها، وردها، ج ذکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تذکیر
تصویر تذکیر
پند دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تذکرا
تصویر تذکرا
یاد آوری باز گویی بعنوان تذکر یاد آوری را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تذاکر
تصویر تذاکر
امری را بیاد آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی است از نمک بورقی و آن بذوب طلا و نرمی آن کمک کند. قسمی از آن معدنی است که با طلا و مس در جوانب معدن یافت شودو مصنوع آن از ادرار (بول) و غیره بدست آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
یاد کسی آوردن، یادآوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تذکیر
تصویر تذکیر
به یاد آوردن، یاد دادن، پند دادن، مقابل تانیث، مذکر ساختن یک کلمۀ عربی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مذکار
تصویر مذکار
نر زای پسر زای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
((اِ))
دعا خواندن، یاد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
((اَ))
جمع ذکر، یاد کردن ها، وردها، دعاها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تذکیر
تصویر تذکیر
کلمه ای را مذکر ساختن، جمع تذکیرات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تذکیر
تصویر تذکیر
((تَ))
یاد کردن، به یاد آوردن، پند دادن، یادآوری پند دهی، جمع تذکیرات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تذاکر
تصویر تذاکر
تذکره، کتابی که در آن شرح احوال شاعران یا دانشمندان یا عارفان و مشایخ صوفیه نوشته شده باشد، آنچه موجب یادآوری شود، وسیلۀ یادآوری، یادداشت، یادآوری، گذرنامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنکار
تصویر تنکار
بوراکس، ترکیب اسید بوریک و سود که در طب و صنعت برای ساختن شیشه و لعاب ظروف سفالی و لحیم کاری به کار می رود، بورق، تنگار، بورک، بوره، بورات دوسود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
ذکرها، یادها، آوازه ها، دعاها، نماز ها، ورد ها، جمع واژۀ ذکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تذکر
تصویر تذکر
یادآوری، گوشزد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تذکر
تصویر تذکر
بیاد آوردن، یاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تذکر
تصویر تذکر
به یاد آمدن، به یاد آوردن، یاد کردن، یادآور شدن، پند گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تذکر
تصویر تذکر
((تَ ذَ کُّ))
به یاد آمدن، پند گرفتن، یادآور شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تذکر
تصویر تذکر
Admonishment, Admonition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
предупреждение , предостережение
دیکشنری فارسی به روسی
застереження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
napomnienie, przestroga
دیکشنری فارسی به لهستانی
admoestação, advertência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
vermaning, waarschuwing
دیکشنری فارسی به هلندی
การตักเตือน
دیکشنری فارسی به تایلندی