جدول جو
جدول جو

معنی تذاکر

تذاکر
تذکره، کتابی که در آن شرح احوال شاعران یا دانشمندان یا عارفان و مشایخ صوفیه نوشته شده باشد، آنچه موجب یادآوری شود، وسیلۀ یادآوری، یادداشت، یادآوری، گذرنامه
تصویری از تذاکر
تصویر تذاکر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تذاکر

تذاکر

تذاکر
بهم یاد گرفتن. (زوزنی). بهم یاد کردن. (آنندراج). بیاد یکدیگر آوردن. (ناظم الاطباء). یاد آوردن چیزی. (المنجد) ، تفاوض در امری. (المنجد) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

تناکر

تناکر
خود را نادان نمایاندن، اظهار نادانی کردن، تجاهل، ناشناختن، با همدیگر دشمنی ورزیدن قوم
تناکر
فرهنگ فارسی عمید