- تدنیم
- فرومایگی، آواز کمان
معنی تدنیم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترانه خواندن، تاو آوایی پیچ و تاب دادن به آوا هنگام خواندن
سرگیجگی از می، پایش بخشیدن (پایش دوام)، تر کردن گرد دهان
سنجیدن کار، گود افتادن چشم، تکیدن لاغر شدن
چرکین شدن
رام گشت، فروتنی سر به زیری فروتنی کردن
رام گشت رام گشتن
تر کرد ن با روغن
خر پشته کردن: تسنیم قبور
تصویر کردن و نقش بستن
خضاب کردن
پروه دادن
چرکین کردن، به پلیدی آلوده ساختن
پر کردن ظرف، بلند کردن و بالا آوردن چیزی، برآمدن بر چیزی، چشمه ای در بهشت
فرودش پستیدن، نزدیک شدن -1 نزدیک آمدن، پایین آمدن پست شدن، نزدیکی، پستی، جمع تدنیات. پست شدن
اندک اندک نزدیک شدن، پایین آمدن، پست شدن