جدول جو
جدول جو

معنی تدریجا - جستجوی لغت در جدول جو

تدریجا
کم کم
تصویری از تدریجا
تصویر تدریجا
فرهنگ واژه فارسی سره
تدریجا
متدرجاً، بطور تدریج و آهستگی، خرده خرده، پایه به پایه، پله به پله
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تدریجات
تصویر تدریجات
جمع تدریج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
Gradual
دیکشنری فارسی به انگلیسی
постепенный
دیکشنری فارسی به روسی
تدريجيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
ধীরে ধীরে
دیکشنری فارسی به بنگالی
پا به پا رفتن آهسته گامی، در نوردیدن نامه -1 درجه بدرجه پیش رفتنپایه پایه بالا رفتن، آهسته آهسته کاری کردن، اجرای امری اندک اندک، جمع تدریجات. پله پله بالا رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدریج
تصویر تدریج
درجه به درجه پیش رفتن، پله پله بالا رفتن، آهسته آهسته و گاه گاه کاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدریج
تصویر تدریج
((تَ))
درجه به درجه پیش رفتن، آهسته آهسته کاری را انجام دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدریج
تصویر تدریج
Gradualness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
постепенность
دیکشنری فارسی به روسی
поступовість
دیکشنری فارسی به اوکراینی