جدول جو
جدول جو

معنی تدبر - جستجوی لغت در جدول جو

تدبر
چاره اندیشی
تصویری از تدبر
تصویر تدبر
فرهنگ واژه فارسی سره
تدبر
با اندیشه از پی کاری فرا شدن، بیندیشیدن، تبصر و تامل و تفهم در امری
فرهنگ لغت هوشیار
تدبر
اندیشیدن، اندیشه کردن، در عاقبت کاری اندیشیدن، چاره اندیشی
تصویری از تدبر
تصویر تدبر
فرهنگ فارسی عمید
تدبر
((تَ دَ بُّ))
اندیشه کردن
تصویری از تدبر
تصویر تدبر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متدبر
تصویر متدبر
کسی که از روی عقل می اندیشد، عاقل، دانا، خردمند، فرزانه، لبیب، حصیف، اریب، خردومند، پیردل، داناسر، خردور، بخرد، نیکورای، متفکّر، فروهیده، فرزان، خردپیشه، صاحب خرد، راد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متدبر
تصویر متدبر
اندیشه کننده، آنکه درست دریافت میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متدبر
تصویر متدبر
((مُ تَ دَ بِّ))
اندیشه کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدبیر
تصویر تدبیر
راهکار، چاره اندیشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکبر
تصویر تکبر
بزرگی نمایی، خود بزرگ بینی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تخبر
تصویر تخبر
خبر خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزبر
تصویر تزبر
لرزیدن از خشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدابر
تصویر تدابر
بریده شدن از همدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدور
تصویر تدور
مدور بودن بودن چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدعر
تصویر تدعر
زشتگونگی، روی پیسگی پیسه گرردیدن روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدرب
تصویر تدرب
خو کردن و حریص گردیدن بچیزی، عادت کردن و مواظبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدثر
تصویر تدثر
با لباس خود را پوشاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدبیر
تصویر تدبیر
اندیشه کردن در عاقبت کار، تامل و تفکر و اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصبر
تصویر تصبر
شکیبائی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکبر
تصویر تکبر
بزرگوار شدن، بزرگ منشی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی پیکه برگه ای کوچک که ادارات پست طبع و در مقابل اخذ حق حمل و نقل نامه ها و غیره نامه و محمول الصاق کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابر
تصویر تابر
گشن پذیری خرمای ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجبر
تصویر تجبر
گردنکشی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصبر
تصویر تصبر
صبر کردن، شکیبایی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجبر
تصویر تجبر
خود را بزرگ نشان دادن، تکبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدبیر
تصویر تدبیر
به پایان کاری نگریستن و در آن اندیشیدن، برای انجام دادن امری فکر و دقت به کار بردن و توجه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدثر
تصویر تدثر
خود را با لباس پوشاندن، لباس را به خود پیچیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدبر
تصویر مدبر
تدبیر کننده، با تدبیر، چاره جو، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدبر
تصویر مدبر
پرورده شده، بنده ای که پس از مرگ صاحب خود آزاد شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکبر
تصویر تکبر
بزرگی به خود گرفتن، خود را بزرگ پنداشتن، بزرگ منشی نمودن، بزرگی فروختن به دیگران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدبر
تصویر مدبر
تدبیر کرده شده، پرورده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدرب
تصویر تدرب
((تَ دَ رُّ))
بار آمدن، خو گرفتن، آمیختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدثر
تصویر تدثر
((تَ دَ ثُّ))
خود را در جامه پیچیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدبیر
تصویر تدبیر
((تَ))
به پایان کاری اندیشیدن، اندیشیدن، مشورت کردن، پایان بینی، شور، مشورت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصبر
تصویر تصبر
((تَ صَ بُّ))
صبر کردن، شکیبایی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجبر
تصویر تجبر
((تَ جَ بُّ))
خود را بزرگ نشان دادن، سرکشی، گردنکشی، زورگویی
فرهنگ فارسی معین