جدول جو
جدول جو

معنی تخرص - جستجوی لغت در جدول جو

تخرص
(تِ رِ)
یکی تخریص. (المعرب جوالیقی). رجوع به تخریص شود
لغت نامه دهخدا
تخرص
(اِ تِ)
دروغ گفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). افترا کردن بر کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دروغ گفتن و افترا کردن. (آنندراج) (اقرب الموارد) (المنجد). قال ابوتمام:
تخرصاً و احادیثاً ملفّقهً
لیست بنبع اذا عدت و لا غرب.
(اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تخرص
دورغ گرفتن، افترا کردن بر کسی
تصویری از تخرص
تصویر تخرص
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نام یا لقبی که شاعر برای خود انتخاب می کند و در بیت آخر شعر می آورد مانند سعدی، حافظ و خواجو، بیتی که شاعر، نام شعری خود را در آن می آورد، در بدیع بیتی در قصیده که تغزل و تشبیب را به تنۀ اصلی پیوند می زند، خلاص شدن، رهایی یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترخص
تصویر ترخص
جایز بودن، مرخص شدن، اجازه گرفتن، رخصت یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
خاص گردیدن، به چیزی مخصوص شدن، در کاری یا امری مهارت داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(تِ رِ صَ)
تخرص. یکی تخریص. (المعرب جوالیقی). رجوع به تخریص شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ خَرْ رِ)
افترا کننده. (آنندراج). افتراگوینده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخرص شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تخلص
تصویر تخلص
رهایی یافتن، انتقال از این بدان، جدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
خاص گردیدن، یگانه شدن به چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخرم
تصویر تخرم
از ریشه پارسی خرمی گشتن پیروی از خرمدینان، شکافتن درز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخرق
تصویر تخرق
دروغ بافتن، پارگی، فراخدستی بخشندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخرج
تصویر تخرج
ادب یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترخص
تصویر ترخص
آسان گرفتن، رخصت یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخوص
تصویر تخوص
وادنگ بخشیده را واستاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحرص
تصویر تحرص
((تَ حَ رُّ))
منتظر فرصت بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
((تَ خَ صُّ))
به چیزی مخصوص شدن، در کاری مهارت داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخلص
تصویر تخلص
((تَ خَ لُّ))
رهایی جستن، گریز زدن به مدح ممدوح (در شعر)، بیتی که شاعر نام شعری خود را در آن آورد، نام یا لقبی که شاعر برای خود انتخاب می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترخص
تصویر ترخص
((تَ رَ خُّ))
رخصت یافتن، اجازه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
گرایش، ویژگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
Expertise, Specialization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
expertise, spécialisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
experiencia, especialización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
विशेषज्ञता , विशेषज्ञता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
keahlian, spesialisasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
ความเชี่ยวชาญ , ความเชี่ยวชาญเฉพาะทาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
expertise, specialisatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
especialização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
competenza, specializzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
专业知识 , 专业化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
ekspertyza, specjalizacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
експертиза , спеціалізація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
Expertise, Spezialisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
экспертные знания , специализация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تخصص
تصویر تخصص
מומחיות , הִתמַחוּת
دیکشنری فارسی به عبری