جدول جو
جدول جو

معنی تخلص

تخلص((تَ خَ لُّ))
رهایی جستن، گریز زدن به مدح ممدوح (در شعر)، بیتی که شاعر نام شعری خود را در آن آورد، نام یا لقبی که شاعر برای خود انتخاب می کند
تصویری از تخلص
تصویر تخلص
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تخلص

تخلص

تخلص
نام یا لقبی که شاعر برای خود انتخاب می کند و در بیت آخر شعر می آورد مانند سعدی، حافظ و خواجو، بیتی که شاعر، نام شعری خود را در آن می آورد، در بدیع بیتی در قصیده که تغزل و تشبیب را به تنۀ اصلی پیوند می زند، خلاص شدن، رهایی یافتن
فرهنگ فارسی عمید