جدول جو
جدول جو

معنی تخت - جستجوی لغت در جدول جو

تخت
اریکه
تصویری از تخت
تصویر تخت
فرهنگ واژه فارسی سره
تخت
محل جلوس پادشاه در هنگام سلام، سریر، اریکه
تصویری از تخت
تصویر تخت
فرهنگ لغت هوشیار
تخت
((تَ))
کرسی، نشیمنگاه، جایگاه ویژه پادشاه به هنگام بارعام، نشیمنگاهی با چهارپایه از جنس چوب یا فلز به شکل های مستطیل یا مربع، هر جای مسطح و برابر و هموار، کف کفش
تصویری از تخت
تصویر تخت
فرهنگ فارسی معین
تخت
تختخواب، نشیمن گاهی که از چوب یا فلز به شکل مربع یا مربع مستطیل می سازند و دارای چهار پایه یا بیشتر است،
کرسی، جایگاه مخصوص که پادشاهان بر آن می نشینند، اورنگ، اورند، کت، سریر، اریکه،
جای هموار و مسطح، هر جای مرتفع و مسطح از زمین، هر چیز پهن و هموار
تخت آبنوسی: کنایه از شب
تخت اردشیر: در موسیقی از الحان قدیم ایرانی
تخت روان: تختی شبیه صندوق که دارای چهار دستۀ بلند است و مسافر در آن می نشیند و حداقل چهار نفر آن را روی دوش می گیرند و می برند یا در جلو و عقب آن دو اسب یا استر می بندند
تخت طاقدیسی: در موسیقی، گوشه ای در دستگاه های سه گاه و نوا، از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو تخت طاقدیسی ساز کردی / بهشت از طاق ها در باز کردی (نظامی۱۴ - ۱۷۹)
تصویری از تخت
تصویر تخت
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به تخت (لوحی که کودکان بروی آن علم و عمل خط می آموزد)، مهر خاتم سنگی، صدر سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخته
تصویر تخته
قطعه چوب پهن و صاف و مسطح که چندان ستبر نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخته
تصویر تخته
تکۀ چوب بریده شدۀ پهن، هر چیز مسطح و پهن مانند تکۀ فرش، قطعۀ زمین هموار، ورق بزرگ مقوا یا آهن و امثال آن ها، واحد شمارش قالی، قالیچه و مانند آن مثلاً یک تخته قالی، دو تخته قالیچه، تابوت و تخته که مرده را در روی آن حمل کنند، جایی که مرده را روی آن غسل بدهند
تختۀ سه لایی: نوعی تختۀ نازک که از سه ورقۀ نازک چوبی به هم چسبیده تشکیل می شود و در ساختن بعضی اشیای چوبی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخته
تصویر تخته
((تَ تِ))
چوب پهن و مسطح، صفحه، تابوت، واحد شمارش برای قالی و پارچه، هر چیز مسطح و صاف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تختی
تصویر تختی
Flatness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
плоскость
دیکشنری فارسی به روسی
ความราบเรียบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
समतलता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تخت فرمانروایی
تصویر تخت فرمانروایی
اریکه
فرهنگ واژه فارسی سره
نوعی سوهان که بدان تخته را می سایند. یا تخته ساب نرم. یکی از انواع سوهانهای مورد استعمال خاتمسازان که عاج آن ریز است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تختهبری
تصویر تختهبری
شغل و عمل تخته بر، مکان تخته بر
فرهنگ لغت هوشیار
آلت مخصوص بازی نرد و آن شامل دو قطعه مستطیل شکل است که بوسیله لولا بهم متصل شده اند. دو سر هر قطعه به 6 خانه تقسیم گردیده ومهره های بازی بترتیبی خاص دراین خانه ها قرار میگیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخته مشق
تصویر تخته مشق
پلمه (لوح)
فرهنگ لغت هوشیار