تختخواب، نشیمن گاهی که از چوب یا فلز به شکل مربع یا مربع مستطیل می سازند و دارای چهار پایه یا بیشتر است، کرسی، جایگاه مخصوص که پادشاهان بر آن می نشینند، اورنگ، اورند، کت، سریر، اریکه، جای هموار و مسطح، هر جای مرتفع و مسطح از زمین، هر چیز پهن و هموار تخت آبنوسی: کنایه از شب تخت اردشیر: در موسیقی از الحان قدیم ایرانی تخت روان: تختی شبیه صندوق که دارای چهار دستۀ بلند است و مسافر در آن می نشیند و حداقل چهار نفر آن را روی دوش می گیرند و می برند یا در جلو و عقب آن دو اسب یا استر می بندند تخت طاقدیسی: در موسیقی، گوشه ای در دستگاه های سه گاه و نوا، از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو تخت طاقدیسی ساز کردی / بهشت از طاق ها در باز کردی (نظامی۱۴ - ۱۷۹) تختخواب، نشیمن گاهی که از چوب یا فلز به شکل مربع یا مربع مستطیل می سازند و دارای چهار پایه یا بیشتر است، کرسی، جایگاه مخصوص که پادشاهان بر آن می نشینند، اورنگ، اورند، کَت، سریر، اریکه، جای هموار و مسطح، هر جای مرتفع و مسطح از زمین، هر چیز پهن و هموار تَخت آبنوسی: کنایه از شب تَخت اردشیر: در موسیقی از الحان قدیم ایرانی تَخت روان: تختی شبیه صندوق که دارای چهار دستۀ بلند است و مسافر در آن می نشیند و حداقل چهار نفر آن را روی دوش می گیرند و می برند یا در جلو و عقب آن دو اسب یا استر می بندند تَخت طاقدیسی: در موسیقی، گوشه ای در دستگاه های سه گاه و نوا، از الحان سی گانۀ باربد، برای مِثال چو تخت طاقدیسی ساز کردی / بهشت از طاق ها در باز کردی (نظامی۱۴ - ۱۷۹)