جدول جو
جدول جو

معنی تحاکم - جستجوی لغت در جدول جو

تحاکم
نزدیک حاکم شدن
تصویری از تحاکم
تصویر تحاکم
فرهنگ لغت هوشیار
تحاکم
((تَ کُ))
با هم به پیش قاضی رفتن
تصویری از تحاکم
تصویر تحاکم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متحاکم
تصویر متحاکم
آنکه با طرف دعوی نزد حاکم می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متحاکم
تصویر متحاکم
آنکه با طرف دعوی نزد حاکم رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحاکم
تصویر متحاکم
((مُ تَ کِ))
با طرف دعوی نزد حاکم رونده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
انباشت، انبوهی، چگالی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
گرد آمدن و بر هم نشستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
روی هم جمع شدن، انباشته شدن، انبوه شدن، بر روی هم گرد آمدن و توده شدن، انبوهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محاکم
تصویر محاکم
محکمه ها، جاهای دادرسی، دادگاه ها، جمع واژۀ محکمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محاکم
تصویر محاکم
دادگاهها، محاکم جزائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
((تَ کُ))
انباشته شدن، انبوه شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محاکم
تصویر محاکم
((مَ کِ))
جمع محکمه، دادگاه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تراکم
تصویر تراکم
Congestion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
การจราจรติดขัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حاکم
تصویر حاکم
داور، قاضی، راعی آنکه اهلیت فتوی و قضاوت بین اشخاص دارد
فرهنگ لغت هوشیار