جدول جو
جدول جو

معنی تجسس - جستجوی لغت در جدول جو

تجسس
جستجو کردن در امری یا چیزی
تصویری از تجسس
تصویر تجسس
فرهنگ فارسی عمید
تجسس
(اِ)
خبر جستن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (اقرب الموارد) (از قطر المحیط). خبر خواستن. (ترجمان عادل بن علی). خبر پرسیدن. (غیاث اللغات) (آنندراج). خبر جستن و بیشتر دربدی باشد و در حدیث است: لاتحسسوا و لاتجسسوا، یعنی بگیرید آنچه را آشکار است و واگذارید آنچه را پوشیده است خداوند عز و جل جستجو میکند و از باطن کار... و گفته اند تجسس جستن است برای جز خود و تحسس جستن است برای خود... (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تجسس در بواطن امور، بحث کردن در آنها. (اقرب الموارد). جستجو کردن. (غیاث اللغات) (فرهنگ نظام) (آنندراج). جستجو و تفحص و تفتیس و پژوهش. (ناظم الاطباء) :
از بیم تجسس رقیبان
سازنده ز دور چون غریبان.
نظامی.
شخصی را به تجسس ایشان برگماشتند. (گلستان). از حال ایلک خان و برادرش طغانخان تجسس و تفحص فرمود. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 331)
لغت نامه دهخدا
تجسس
خبر جستن، خبر خواستن، تفتیش کردن
تصویری از تجسس
تصویر تجسس
فرهنگ لغت هوشیار
تجسس
((تَ جَ سُّ))
جستجو کردن، دنبال چیزی گشتن
تصویری از تجسس
تصویر تجسس
فرهنگ فارسی معین
تجسس
جست و جو
تصویری از تجسس
تصویر تجسس
فرهنگ واژه فارسی سره
تجسس
بررسی، پژوهش، پژوهیدن، پی جویی، تفتیش، تفحص، جستجو، کاوش، کنجکاوی، کندوکاو، پژوهیدن، تفحص کردن، جستجو کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تجسس
فضول گری، کنجکاوی، پرسشگری
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تجسم
تصویر تجسم
تجسم (Visualization) در سینما به فرآیندی اشاره دارد که در آن ایده ها، مفاهیم و داستان ها به تصاویر بصری قابل مشاهده تبدیل می شوند. این فرآیند شامل مجموعه ای از تکنیک ها و ابزارها است که فیلم سازان برای خلق تصاویر، صحنه ها و فضاهای داستانی از آن استفاده می کنند. تجسم در سینما نقش حیاتی در ایجاد تجربه سینمایی برای تماشاگران دارد و می تواند به انتقال احساسات، معانی و پیام های داستانی کمک کند.
جنبه های مختلف تجسم در سینما:
1. فیلم نامه نویسی تصویری :
- تصاویر اولیه : فیلم نامه نویسان با نوشتن صحنه ها و توصیف جزئیات بصری، ایده های اولیه خود را به صورت تصویری تجسم می کنند.
- توضیحات صحنه : در فیلم نامه، صحنه ها با توصیف محیط، لباس ها، حالات چهره و حرکات شخصیت ها تجسم می شوند.
2. استوری بورد :
- طرح های تصویری : استوری بورد شامل یک سری از تصاویر رسم شده است که صحنه های فیلم را به صورت تصویری نمایش می دهد و به فیلم سازان کمک می کند تا توالی صحنه ها و جزئیات بصری را برنامه ریزی کنند.
- برنامه ریزی شات ها : استوری بورد به تیم تولید کمک می کند تا شات ها، زوایا و حرکت دوربین را پیش بینی و برنامه ریزی کنند.
3. طراحی تولید :
- طراحی صحنه و دکور : طراحان تولید با خلق صحنه ها و دکورهای فیلم، ایده های فیلم نامه را به صورت فیزیکی تجسم می کنند.
- لباس ها و آرایش : طراحی لباس و آرایش شخصیت ها نقش مهمی در تجسم دقیق و باورپذیر داستان دارد.
4. فیلم برداری :
- نورپردازی : استفاده از نور برای ایجاد فضا، حالت و تأکید بر جزئیات بصری.
- ترکیب بندی شات ها : فیلم برداران با انتخاب زوایا، فاصله ها و حرکت دوربین به تجسم بصری فیلم کمک می کنند.
5. جلوه های ویژه :
- جلوه های بصری : استفاده از فناوری های دیجیتال و عملی برای خلق تصاویر و صحنه هایی که به صورت واقعی نمی توانند فیلم برداری شوند.
- جلوه های صوتی : صداهای محیطی و جلوه های صوتی نیز به تجسم بصری کمک می کنند و تجربه سینمایی را تکمیل می کنند.
اهمیت تجسم در سینما:
- ایجاد تجربه حسی : تجسم بصری به تماشاگران کمک می کند تا به طور حسی و عمیق با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کنند.
- انتقال پیام : تصاویر بصری می توانند به انتقال پیام ها و مفاهیم پیچیده به صورت ساده و قابل فهم کمک کنند.
- ایجاد فضا و حالت : از طریق نورپردازی، رنگ ها، و طراحی صحنه، فیلم سازان می توانند فضا و حالت خاصی را به تماشاگران منتقل کنند.
مثال هایی از تجسم در سینما:
1. `Inception` (تلقین) :
- طراحی های پیچیده و بصری : استفاده از جلوه های ویژه برای خلق دنیاهای خواب و معماری های غیرممکن.
- نورپردازی و رنگ ها : استفاده از نور و رنگ برای ایجاد حالت های مختلف در هر لایه از خواب.
2. `Blade Runner 2049` :
- طراحی آینده نگرانه : خلق شهرهای آینده با استفاده از دکورهای بزرگ و جلوه های بصری دیجیتال.
- نورپردازی و سایه ها : استفاده از نور و سایه ها برای ایجاد حالت های مختلف و تأکید بر جزئیات بصری.
3. `The Grand Budapest Hotel` (هتل بزرگ بوداپست) :
- طراحی صحنه های رنگارنگ : استفاده از رنگ های زنده و طراحی دقیق صحنه ها برای ایجاد فضایی خاص و منحصر به فرد.
- ترکیب بندی و حرکت دوربین : استفاده از ترکیب بندی دقیق و حرکت های روان دوربین برای ایجاد تجربه بصری خاص.
نتیجه گیری:
تجسم در سینما فرآیندی پیچیده و چندوجهی است که شامل تمامی جنبه های تولید فیلم می شود. از فیلم نامه نویسی تا فیلم برداری و جلوه های ویژه، تمامی این عناصر به خلق تجربه ای بصری و حسی برای تماشاگران کمک می کنند. تجسم بصری نه تنها به تماشاگران کمک می کند تا به طور عمیق تر با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کنند، بلکه به انتقال پیام ها و مفاهیم فیلم به شیوه ای موثر و خلاقانه کمک می کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
به صورت جسم در پیش چشم نمایان شدن، ایجاد کردن تصویر چیزی در ذهن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجسد
تصویر تجسد
به صورت جسد درآوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متجسس
تصویر متجسس
جستجو کننده، تجسس کننده، جاسوس، خبرچین، کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد، جستجوکنندۀ خبر، خبرکش، هرکاره، راید، آیشنه، منهی، زبان گیر، رافع، ایشه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ جَسْ سِ)
خبر جوینده. (آنندراج). جویندۀ خبر و جاسوس. جستجوکننده و تلاش کننده. و تفحص کننده. خبر گیرنده. (از ناظم الاطباء) : متجسسان را فرستاد تا سر اوپیش تخت آرند. (لباب الالباب). و رجوع به تجسس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تجسد
تصویر تجسد
تناور شدن، جسمانی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تجصیص: از پارسی گچ اندایی، تاختن بر دشمن، سر زدن خوشه، پر کردن آوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجعس
تصویر تجعس
پلیدی کردن، فحش گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجنس
تصویر تجنس
همجنس بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
مجسم شدن، تناور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجبس
تصویر تجبس
خرامیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجسس
تصویر متجسس
جستجو کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجرس
تصویر تجرس
سخن گفتن، تکلم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
((تَ جَ سُّ))
تناور شدن، دارای جسم شدن، تصویر ذهنی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجسد
تصویر تجسد
((تَ جَ سُّ))
جسمیت یافتن، به صورت جسم درآمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متجسس
تصویر متجسس
((مُ تَ جَ سِّ))
جستجو کننده، تلاش کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
انگارش
فرهنگ واژه فارسی سره
پژوهشگر، پژوهنده، جستجوگر، جویا، جوینده، محقق، مستفسر، خبرچین، جاسوس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
Embodiment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تجسد
تصویر تجسد
Materialization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
олицетворение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تجسد
تصویر تجسد
материализация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
Verkörperung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تجسد
تصویر تجسد
Materialisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
втілення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تجسد
تصویر تجسد
матеріалізація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تجسم
تصویر تجسم
uosobienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تجسد
تصویر تجسد
materializacja
دیکشنری فارسی به لهستانی