تر کردن و تر نهادن در آب و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، کوتاه گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، به عصا زدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
تر کردن و تر نهادن در آب و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، کوتاه گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، به عصا زدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
پریدن و بشتاب فرودآمدن مرغ جای جای متقارب. (منتهی الارب). پریدن مرغ و بشتاب فرودآمدن جای جای نزدیک بهم. (ناظم الاطباء) ، آشیان گرفتن مرغ در درخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
پریدن و بشتاب فرودآمدن مرغ جای جای متقارب. (منتهی الارب). پریدن مرغ و بشتاب فرودآمدن جای جای نزدیک بهم. (ناظم الاطباء) ، آشیان گرفتن مرغ در درخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
شکافتن زمین را به کلند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پر شدن شکم آبخور از آب. (ازناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) ، نیرو دادن زمین و کشت را به سرگین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
شکافتن زمین را به کلند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پر شدن شکم آبخور از آب. (ازناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) ، نیرو دادن زمین و کشت را به سرگین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)