آسا کشیدن. (تاج المصادر بیهقی). فاژه کردن. (دهار). فاژه کشیدن. حرکت طبیعی است که بجهت دفع بخارات دهن بازمیگردد. به فارسی فاژه و بهندی جماهی نامند. (غیاث اللغات) (آنندراج). دهن باز کردن و کشیدن باشد چنانکه مردم را خواب آلود و ملول کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). دهن دره و خمیازه و افزا و فنجا. (ناظم الاطباء). دهن دره. فاژ. فاژه. پاسک. باسک. دهان دره. خمیازه. خامیازه. آسا. اسا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تثاؤب شود
آسا کشیدن. (تاج المصادر بیهقی). فاژه کردن. (دهار). فاژه کشیدن. حرکت طبیعی است که بجهت دفع بخارات دهن بازمیگردد. به فارسی فاژه و بهندی جماهی نامند. (غیاث اللغات) (آنندراج). دهن باز کردن و کشیدن باشد چنانکه مردم را خواب آلود و ملول کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). دهن دره و خمیازه و افزا و فنجا. (ناظم الاطباء). دهن دره. فاژ. فاژه. پاسک. باسک. دهان دره. خمیازه. خامیازه. آسا. اسا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تَثاؤُب شود