جدول جو
جدول جو

معنی تبعیض - جستجوی لغت در جدول جو

تبعیض
جز جز کردن، بعضی را بر بعضی دیگر ترجیح دادن
تصویری از تبعیض
تصویر تبعیض
فرهنگ لغت هوشیار
تبعیض
بعضی را بر بعضی دیگر بدون دلیل موجّه و عادلانه ترجیح دادن
تصویری از تبعیض
تصویر تبعیض
فرهنگ فارسی عمید
تبعیض
((تَ))
تقسیم و جدا کردن بعضی را از بعضی، بعضی را بر بعضی برتری دادن، نژادی برتر شمردن نژادی نسبت به نژاد دیگر
تصویری از تبعیض
تصویر تبعیض
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبعید
تصویر تبعید
بیرون کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تبعیت
تصویر تبعیت
پیروی، فرمانبری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تبغیض
تصویر تبغیض
دشمن گردانیدن کسی را بر کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبعیه
تصویر تبعیه
پیروی و تقلید و متابعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبعید
تصویر تبعید
دور کردن، کسی را بجرم سیاسی از وطنش بیرون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبعیت
تصویر تبعیت
پیروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبییض
تصویر تبییض
سپید کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبغیض
تصویر تبغیض
کسی را با کس دیگر دشمن ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبعیت
تصویر تبعیت
پیروی، از پی کسی رفتن، دنبال کسی روان شدن، متابعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبعید
تصویر تبعید
بیرون کردن کسی از محل اقامت خود و به جای دیگر فرستادن، به عنوان نوعی مجازات، نفی بلد، دور کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبییض
تصویر تبییض
((تَ))
سفید کردن، پاکنویس کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبغیض
تصویر تبغیض
((تَ))
دشمن گردانیدن کسی را با دیگری، ایجاد دشمنی، جمع تبغیضات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبعید
تصویر تبعید
((تَ))
دور کردن، راندن، کسی را از شهر بیرون کردن، به جاهای دوردست فرستادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبعیت
تصویر تبعیت
((تَ بَ یَّ))
پیروی، دنباله روی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبییض
تصویر تبییض
سفید کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبعید
تصویر تبعید
Banishment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
การเนรเทศ
دیکشنری فارسی به تایلندی
निर्वासन
دیکشنری فارسی به هندی