- تبعق
- باران تند، بناگاه سخن گفتن
معنی تبعق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دو رنگی، بد خویی
تابعات و پیروان عاقبت بد، شکنجه عاقبت بد، شکنجه
شوهر داری کتخدایی
پاره پاره شدن
تلواسگی (اضطراب برهان)
روان شدن
عاقبت بد
دمیدن در بوق
اتباع، جمع تابع، تابع
عاقبت بد، نتیجۀ ناگوار
بیابان درندشت
پیروی کردن، تبعیت
پیروی، کنایه از نتیجه، جمع تابع، تابع