دگرگون گردیدن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تبدیل. تحویل. (ناظم الاطباء) : دل در جهان مبند که با کس وفا نکرد هرگز نبود دور زمان بی تبدّلی. سعدی. ، بدل گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان علامۀ جرجانی). عوض کردن این بدان. (آنندراج) : تبدله به، گرفت آن را بدل آن. و منه قوله تعالی: و من یتبدل الکفر بالایمان فقد ضل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
دگرگون گردیدن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تبدیل. تحویل. (ناظم الاطباء) : دل در جهان مبند که با کس وفا نکرد هرگز نبود دور زمان بی تبدّلی. سعدی. ، بدل گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان علامۀ جرجانی). عوض کردن این بدان. (آنندراج) : تبدله به، گرفت آن را بدل آن. و منه قوله ُ تعالی: و من یتبدل ِ الکفر بالایمان فقد ضل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
از روی تعبد و بندگی و بطور بندگی و اجبار، نه بطور آزادی و خواهش. (ناظم الاطباء). بی دلیل و بی پرسش از چون و چرا. از راه بندگی. به امر. چون بندگان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به تعبد شود
از روی تعبد و بندگی و بطور بندگی و اجبار، نه بطور آزادی و خواهش. (ناظم الاطباء). بی دلیل و بی پرسش از چون و چرا. از راه بندگی. به امر. چون بندگان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به تعبد شود