جدول جو
جدول جو

معنی تبخیل - جستجوی لغت در جدول جو

تبخیل
تهمت زدن کسی را، بخیل خواندن کسی را
تصویری از تبخیل
تصویر تبخیل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبدیل
تصویر تبدیل
دگرگونی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تسخیل
تصویر تسخیل
عیب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبدیل
تصویر تبدیل
بدل کردن، عوض کردن چیزی به چیزی، تحویل و تعویض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبخیر
تصویر تبخیر
بخور کردن به چیزی، بخار شدن، تغییر حالت از مایع به بخار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبخیب
تصویر تبخیب
غلبه کردن و خاموش گردانیدن، ساکت کردن، بی عقلی و حماقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبخال
تصویر تبخال
اثر تب گرم بود که بر لب پدید آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبجیل
تصویر تبجیل
بزرگ شمردن، احترام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبتیل
تصویر تبتیل
از دنیا بریدن و بخدا گرویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبلیل
تصویر تبلیل
نیک تر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبکیل
تصویر تبکیل
در آمیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبقیل
تصویر تبقیل
پیش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبغیل
تصویر تبغیل
مانده گردیدن درماندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبطیل
تصویر تبطیل
باطل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبصیل
تصویر تبصیل
پوست باز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبسیل
تصویر تبسیل
مکروه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبتیل
تصویر تبتیل
تبتل، از دنیا بریدن و به خدا پیوستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبجیل
تصویر تبجیل
گرامی داشتن، بزرگ شمردن، احترام کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبخیر
تصویر تبخیر
تغییر حالت جسم مایع به بخار در اثر حرارت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبدیل
تصویر تبدیل
تغییر چیزی به جای چیز دیگر، عوض کردن شخصی با شخص دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبطیل
تصویر تبطیل
((تَ))
باطل کردن، باطل ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبدیل
تصویر تبدیل
((تَ))
دیگرگون کردن، بدل کردن، دگرگون سازی، جمع تبدیلات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبخیر
تصویر تبخیر
((تَ))
بخار کردن، بخور دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبجیل
تصویر تبجیل
((تَ))
بزرگ داشتن، احترام کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبتیل
تصویر تبتیل
((تَ))
بریدن از دنیا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبطیل
تصویر تبطیل
باطل کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبخال
تصویر تبخال
عارضۀ حاد ویروسی که به صورت تاول هایی در اطراف دهان ظاهر می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبخیر
تصویر تبخیر
Evaporation, Vaporization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
Verdunstung, Verdampfung
دیکشنری فارسی به آلمانی
випаровування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
parowanie, odparowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
evaporação, vaporização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
evaporazione, vaporizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی