جدول جو
جدول جو

معنی تالاپی - جستجوی لغت در جدول جو

تالاپی
(لاپْ پی)
صدای افتادن چیزی نرم بر زمین: انجیرها تالاپی می افتند روی زمین
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پالانی
تصویر پالانی
اسبی که پالان بر پشت او بگذارند، اسب بارکش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاتاری
تصویر تاتاری
از مردم تاتار، تهیه شده به وسیلۀ قوم تاتار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالاری
تصویر پالاری
شاه تیر سقف، تیر چوبی بزرگ و دراز و ستبری که در سقف به کار رفته، شاه تیر، بالار، پالار، بالاگر، حمّال، سرانداز، افرسب، فرسپ، داربام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تالانه
تصویر تالانه
شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، شکیر، رنگینا، تالانک، شفرنگ، شلیر، شفترنگ، مالانک، رنگینان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تالانک
تصویر تالانک
شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، رنگینا، تالانه، رنگینان، شلیر، شکیر، شفترنگ، شفرنگ، مالانک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لالایی
تصویر لالایی
آوازی که مادر هنگام خواباندن طفل می خواند
فرهنگ فارسی عمید
یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شاهی است، این دهستان در طول رود خانه تالار از شمال دهستان ’بالاتجن’ تا انتهای ’رکن کلا’ واقع است و از رود خانه تالار مشروب شود و محصول عمده آن برنج و کنف و پنبه و کنجد و نیشکر و غلات و صیفی است، این دهستان از 17 آبادی تشکیل شده و 4550 تن سکنه دارد، قراء مهم آن عبارتند از: بالارستم، قلزم کلا، سارزکلا و رکن کلا که خود از 17 آبادی تشکیل گردیده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)، رجوع بسفرنامۀ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 46 و 117 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تابانی
تصویر تابانی
درخشانی تلا لو، لغزندگی نسویی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به تاتار از مردم تاتار، زبان تاتاران. یا اسب تاتاری. اسبی که در زمین تاتار نشو نما کند، اسب تیز رو. یا مشک تاتاری. مشکی که از بلاد تاتار آورند و آن بسیار نیک است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالانک
تصویر تالانک
میوه ای شبیه به شفتالو، زرد آلو، شلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالاری
تصویر پالاری
ستون بزرگ شه تیر
فرهنگ لغت هوشیار
گالری: جانکاس بجلو افتاده و رستم از عقبش روانه شد تا به گالاری بلوری که از سقفش آسمان و ستارگان بخوبی دیده میگشت رسیدند
فرهنگ لغت هوشیار
غلامی بندگی خدمتکاری: پیش یکران ضمیرش عقل را داغ بر رخ کش به لالایی فرست. (خاقانی. عبد. 576) توضیح در دیوان چا. سج. ص: 825 مولایی، تربیت بزرگزادگان، قسمی پارچه کم ارزش: قلمی گر چه بود خواجه ابیاریها همچو لالایی بیقدر غلامست اینجا. (نظام قاری 39 لغ) صوتی که بدان طفل را در گهواره خوابانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نالانی
تصویر نالانی
نالان شدن نالیدن، بیماری ناخوشی: (پدرخداوندامروزازضعف ونالانی چنین است که پوشیده نیست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والایی
تصویر والایی
بلندی رفعت، بلند مرتبگی بزرگی، شرافت نجابت، عزت
فرهنگ لغت هوشیار
اسبی که اصیل نباشد اسب کندرو که لایق پالان باشد اسب و استر و جز آن که بر آن پالان نهند نه زین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لالایی
تصویر لالایی
آوازی که مادران برای خواباندن کودک می خوانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نالانی
تصویر نالانی
بیماری، ناخوشی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لالایی
تصویر لالایی
غلامی، خدمتکاری، تربیت بزرگزادگان، نوعی پارچه کم ارزش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پالانی
تصویر پالانی
اسبی که مخصوص بار و بنه بردن است، نه برای سواری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالاری
تصویر سالاری
مهتری، ریاست، پادشاهی، پیری، سالخوردگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تالانک
تصویر تالانک
((نَ))
شلیل
فرهنگ فارسی معین
((س ِ))
بیماری خونی ارثی خطرناکی که باعث ناهنجاری هایی در هموگولوبین گلبول قرمز می شود و در نتیجه عامل کم خونی می گردد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالاری
تصویر سالاری
حکومت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از والایی
تصویر والایی
تعالی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
Agility, Artfulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
ловкость , хитрость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
Beweglichkeit, Kunstfertigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
спритність , хитрість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
zwinność, przebiegłość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
敏捷性 , 灵巧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
agilidade, astúcia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
agilità, astuzia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چالاکی
تصویر چالاکی
agilidad, astucia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی