بخاریست که در ایام زمستان روی هوا پدید آید و آن چنان بود که هوایی که مماس بودبر زمین دودی شود که اطراف را تیره گرداند و آنرا ’تمن’ و ’ماغ’ و ’میغ’ و ’نژم’ نیز خوانند، (فرهنگ جهانگیری)، بخاری باشد که در ایام زمستان بر روی هوا پدید آید و مانند دودی شودو اطراف را تیره و تاریک سازد و به عربی ضباب گویند، (برهان)، میغ تیره و آن بخاری است که در زمستان به هوا پدید آید و روی زمین را تیره گرداند و نژم نیز گویند و به تازی ضباب خوانند، (فرهنگ رشیدی)، بخاری که در زمستان بهوا برآید روی زمین را تیره و تار نماید و زمین پردود بنظر درآید و آنرا نژم و میغ و به تازی ضباب گویند، (انجمن آرا) (آنندراج) : سرما چنان در آتش خورشید جسته بود کز تارمیغ گفتی طشتی است اندر آب، مختاری غزنوی (از فرهنگ جهانگیری)
بخاریست که در ایام زمستان روی هوا پدید آید و آن چنان بود که هوایی که مماس بودبر زمین دودی شود که اطراف را تیره گرداند و آنرا ’تمن’ و ’ماغ’ و ’میغ’ و ’نژم’ نیز خوانند، (فرهنگ جهانگیری)، بخاری باشد که در ایام زمستان بر روی هوا پدید آید و مانند دودی شودو اطراف را تیره و تاریک سازد و به عربی ضباب گویند، (برهان)، میغ تیره و آن بخاری است که در زمستان به هوا پدید آید و روی زمین را تیره گرداند و نژم نیز گویند و به تازی ضباب خوانند، (فرهنگ رشیدی)، بخاری که در زمستان بهوا برآید روی زمین را تیره و تار نماید و زمین پردود بنظر درآید و آنرا نژم و میغ و به تازی ضباب گویند، (انجمن آرا) (آنندراج) : سرما چنان در آتش خورشید جسته بود کز تارمیغ گفتی طشتی است اندر آب، مختاری غزنوی (از فرهنگ جهانگیری)
دهی است کوچک از دهستان وردیمه سورتیجی بخش چهاردانگه شهرستان ساری که در 45 هزارگزی شمال غربی کیاسه واقع شده و دارای 30 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است کوچک از دهستان وردیمه سورتیجی بخش چهاردانگه شهرستان ساری که در 45 هزارگزی شمال غربی کیاسه واقع شده و دارای 30 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
میردوست از شعرای طارم بوده دوازده سال بمجاورت و خدمت روضۀ رضویه اشتغال داشته و همایون پادشاه وی را از هواخواهان خویش میشمرده است. این شعر بدو منسوب است: چاکها کز دست عشقش در گریبان من است هر طرف راهیست کز جانان سوی جان من است. (از صبح گلشن ص 260)
میردوست از شعرای طارم بوده دوازده سال بمجاورت و خدمت روضۀ رضویه اشتغال داشته و همایون پادشاه وی را از هواخواهان خویش میشمرده است. این شعر بدو منسوب است: چاکها کز دست عشقش در گریبان من است هر طرف راهیست کز جانان سوی جان من است. (از صبح گلشن ص 260)
نام یکی از رودهای بزرگ آسیا واقع در چین است، (فرهنگ نظام)، نهری بشمال شرقی ترکستان: ترکان ایغور که به آئین مانوی اعتقاد داشتند و بر روی هم متمدن ترین اقوام ترک و مغول بودند، مسکن ایشان شمال شرقی ترکستان شرقی حالیه و شمال دریاچۀ ’لب نور’ و نهر ’تاریم’ یعنی شهرهای ’تورخان’ و ’بیش بالیغ’ (گوچن حالیه) و ... (تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت تألیف عباس اقبال ج 1 ص 8)، فضای محصور بین جبال تیان شان و کوئن لن و نجد پامیر یعنی حوزۀ نهر تاریم و شعب آن ... (تاریخ مفصل ایران ایضاً ص 4)، در نیمۀ قرن دوم هجری جماعتی از ایشان (قوم ایغور) بحدود ترکستان هجرت کردند و در حوزۀ نهر تاریم و نواحی پرآب خرم آن قرار گرفتند و آن نواحی را از دست تخارها که قومی آریایی نژاد بودند و تمدن و زبان مخصوصی داشتند، گرفتند و برای خود در ترکستان شرقی دولتی معتبر تشکیل دادند، (از تاریخ مفصل ایران ایضاً ص 16)، اویغور یاایغور بضم همزه، طوایفی بودند از تاتار که در ترکستان شرقی با تخارهای آریایی مخلوط شده و خط سریانی رابا تصرفی اندک آموخته بودند و تمدن نیمه آریایی بوجود آورده بودند و در شهرهای تورخان و کوجا و بیش بالیغدر حوزۀ نهر تاریم سکونت داشتند و چنگیزخان آن دولت را برانداخت، (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 167 حاشیۀ 1)، رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2260 و ایران در زمان ساسانیان کریستن سن، ترجمه رشید یاسمی ص 148 شود
نام یکی از رودهای بزرگ آسیا واقع در چین است، (فرهنگ نظام)، نهری بشمال شرقی ترکستان: ترکان ایغور که به آئین مانوی اعتقاد داشتند و بر روی هم متمدن ترین اقوام ترک و مغول بودند، مسکن ایشان شمال شرقی ترکستان شرقی حالیه و شمال دریاچۀ ’لب نور’ و نهر ’تاریم’ یعنی شهرهای ’تورخان’ و ’بیش بالیغ’ (گوچن حالیه) و ... (تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت تألیف عباس اقبال ج 1 ص 8)، فضای محصور بین جبال تیان شان و کوئن لن و نجد پامیر یعنی حوزۀ نهر تاریم و شعب آن ... (تاریخ مفصل ایران ایضاً ص 4)، در نیمۀ قرن دوم هجری جماعتی از ایشان (قوم ایغور) بحدود ترکستان هجرت کردند و در حوزۀ نهر تاریم و نواحی پرآب خرم آن قرار گرفتند و آن نواحی را از دست تخارها که قومی آریایی نژاد بودند و تمدن و زبان مخصوصی داشتند، گرفتند و برای خود در ترکستان شرقی دولتی معتبر تشکیل دادند، (از تاریخ مفصل ایران ایضاً ص 16)، اویغور یاایغور بضم همزه، طوایفی بودند از تاتار که در ترکستان شرقی با تخارهای آریایی مخلوط شده و خط سریانی رابا تصرفی اندک آموخته بودند و تمدن نیمه آریایی بوجود آورده بودند و در شهرهای تورخان و کوجا و بیش بالیغدر حوزۀ نهر تاریم سکونت داشتند و چنگیزخان آن دولت را برانداخت، (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 167 حاشیۀ 1)، رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2260 و ایران در زمان ساسانیان کریستن سن، ترجمه رشید یاسمی ص 148 شود
احمد بن محمد، ابوالعباس دارمی مشهور به نامی، شاعر، ادیب و لغوی معروف معاصر متنبی و مقرب درگاه سیف الدولۀ حمدانی بود. وفات او را در سال 399 هجری قمری نوشته اند. بجز دیوان شعر کتابی در قوافی دارد. (از ریحانه الادب ج 4) عبدالرحمن بن خلف بن عساکر از اطبای قرن پنجم هجری و از دانشمندان معروف علم هندسه بوده است. درگذشت او را در کتابی ضبط نکرده اند. (ریحانه الادب ج 2)
احمد بن محمد، ابوالعباس دارمی مشهور به نامی، شاعر، ادیب و لغوی معروف معاصر متنبی و مقرب درگاه سیف الدولۀ حمدانی بود. وفات او را در سال 399 هجری قمری نوشته اند. بجز دیوان شعر کتابی در قوافی دارد. (از ریحانه الادب ج 4) عبدالرحمن بن خلف بن عساکر از اطبای قرن پنجم هجری و از دانشمندان معروف علم هندسه بوده است. درگذشت او را در کتابی ضبط نکرده اند. (ریحانه الادب ج 2)