جدول جو
جدول جو

معنی تاراسا - جستجوی لغت در جدول جو

تاراسا
(تارْ را)
یکی از شهرهای اسپانیا در ’کتلونیه’، در ایالت ’برشلونه’ (بارسلون) ، 31000 تن سکنه دارد و دارای کار خانه ماهوت بافی و کارگاههای تهیۀ نخ های پشمی برای بافتن پارچه های پشمی و ماهوت است. در حلل السندسیه ج 2 ص 278 ذکری از این شهر شده است.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تامارا
تصویر تامارا
(دخترانه)
کاملا جستجو کن، کاملترین، نام حاکم گرجستان و دختر گیورکی سوم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دارانا
تصویر دارانا
(دخترانه و پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی اهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لاریسا
تصویر لاریسا
(دخترانه)
نام شهری در کنار دجله
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مارفسا
تصویر مارفسا
مارافسا، برای مثال مارفسای ارچه فسونگر بود / کشته شود عاقبت از مار خویش (ناصرخسرو - ۱۷۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاواتا
تصویر تاواتا
قدرت، توانایی، برای مثال هرکه او را هست معنی کمترک / بیش بینم لاف تاواتای او (کمال الدین اسماعیل - رشیدی - تاوتا)، تاب وطاقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مارافسا
تصویر مارافسا
مارگیر، برای مثال گر حسودت بسی ست عاجز نیست / اژدها از جواب مارافسای (انوری - ۴۵۰)، ور برآرد به مثل مار به افسون ز زمین / اژدهای فلکی را چه غم از مارافسای (انوری - ۴۴۵)
در علم نجوم صورت فلکی در جنوب جاثی به شکل مردی با ماری در دست، حوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیراست
تصویر تیراست
تیرست، سیصد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناراست
تصویر ناراست
کج، ناهموار، ناحق، دروغ، خائن، دغل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاراسیا
تصویر قاراسیا
آلبالو، میوۀ سرخ رنگ، گرد وکوچک با طعم ترش و مطبوع شبیه گیلاس که مصرف خوراکی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تیره ای از ایل بیرانوند دارای 1000 تن سکنه، (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 67)
لغت نامه دهخدا
در تداول عامه، تاریکی و ظلمت
لغت نامه دهخدا
مصحف تاواتا، رجوع به تاواتا و تاواتاو شود
لغت نامه دهخدا
مخفف تاواتاو است، شعوری در لسان العجم ج 1 ورق 270 و ناظم الاطباء و صاحب آنندراج این کلمه را به تصحیف ’تاوانا’ آورده و بمعنی قدرت و قوت و توانایی گرفته اند و بیت ذیل از کمال اسماعیل را هم شاهد آورده اند:
هرکه او را هست معنی کمترک
بیش بینم لاف تاوانای او،
و صاحب آنندراج افزاید: و ظن من این است که ’لاف دانایی او’ گفته باشد، چه قوت با معنی مناسبت ندارد، در مآخذ دیگر کلمه مورد بحث در همین بیت ’تاواتای او’ (به اضافت) آمده، و همین صحیح مینماید، رجوع به تاواتاو و تاوانا شود
لغت نامه دهخدا
شهری است قدیمی به مغرب (آفریقای صغیر) در نومید یا موطن ’سنت آگوستین’ که امروز ’سوق الرأس’ نامیده میشود، قاموس الاعلام ترکی در ذیل ’تاغاسته’ آرد: ... بعدها بنام ’تاجلت’ شهرت یافته بود، امروز خرابه هایش در تونس در جهت شرقی رأس ابیض است و سوق الرأس نامیده میشود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دستۀ چهاراسبی. (ناظم الاطباء). چاراسبه
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر، چهل و دو هزارگزی شمال ورزقان چهل هزارگزی راه ارابه رو تبریز به اهر، کوهستانی، گرمسیر مالاریایی، سکنه 560 تن، آب از چشمه، محصول عمده آنجا غلات، انگور، انجیر است، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی آن جاجیم بافی و راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 204)
لغت نامه دهخدا
رودی به امریکای جنوبی میان کشوربرزیل و پاراگوئه که ریودلاپلاتا از پیوستن آن با روداوروگوئه پدید آید، و آن را 4700 هزارگز طول است
از ایالت جنوبی برزیل، دارای 674000 تن سکنه، قصبۀ آن کوری تابا است با 65000 تن سکنه
بلده ای به آرژانتین، مرکز ایالت آنترریو بر ساحل شط پارانا، دارای 36000 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
ژان دو (1585- 1636 میلادی)، مارشال فرانسوی است که در سال 1627 در مقابل بوکینگهام از جزیره ره دفاع کرد، (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(تُ تُ)
شهری به اسپانی در کتلونیه که بر کنار ابر واقع است و 45700 تن سکنه دارد. (از لاروس). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل تورتوزه شود
لغت نامه دهخدا
کسی است که آزمایش های وی در مورد کرم ابریشم مشهور است، رجوع بکتاب وراثت عزیزاﷲ خبیری ص 110 و 162 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ ذَ)
سازندۀ تار
لغت نامه دهخدا
زیردست و تابع خود ساختن رام گردانیدن انسان و حیوان (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
طریف، شهری استوار در اسپانی (اندلس) بر کنار تنگۀ جبل الطارق که 11700 تن سکنه دارد، رجوع به طریف در ذیل کلمه ’اسپانی’ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناراست
تصویر ناراست
کژ، کج، چیز که راست نباشد، ناهموار، ناحق، دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاراسیا
تصویر قاراسیا
لاتینی تازی گشته آلبالو از گیاهان آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاواتا
تصویر تاواتا
(سم) قدرت قوت توانایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تار ساز
تصویر تار ساز
آنکه تار (آلت موسیقی) سازد سازنده تار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریکا
تصویر تاریکا
تاریکی ظلمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیراست
تصویر تیراست
سیصد (300)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاراس
تصویر تاراس
زیردست و تابع خود ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه مار را افسون کند و بگیرد معزم افسونگر: گر حسودت بسی است عاجز نیست اژدها از جواب مارافسا. (انوری رشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریکا
تصویر تاریکا
تاریکی، ظلمت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تارنما
تصویر تارنما
سایت اینترنتی، وب سایت
فرهنگ واژه فارسی سره
تاکنون
فرهنگ گویش مازندرانی