- تابیتا (دخترانه)
- آهو
معنی تابیتا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لنگه ته لنگه، چیزی که یک شکل نباشد
فرفخ پرپه پر پهن از گیاهان فرفخ. توضیح محرف این کلمه (چلبیثا) است
درخشیده، نوری تابیده
تحمل کردن، طافت آوردن، پیچاندن
منسوب به تابوت
پیروی و اطاعت کردن
فصل گرما و زمان تابش یکی از چهار فصل سال بین بهار و پائیز
پرتو افکن، نور افشاننده
تاریکی ظلمت
(سم) قدرت قوت توانایی
تابع بودن، پیروی کردن
قدرت، توانایی، برای مثال هرکه او را هست معنی کمترک / بیش بینم لاف تاواتای او (کمال الدین اسماعیل - رشیدی - تاوتا) ، تاب وطاقت
پیچیده، تاب داده شده
در حال گداخته شدن
در حال گداخته شدن
درخشیدن، پرتو افکندن، روشنایی دادن، گرم کردن، گداختن، گرم شدن، گداخته شدن
افکنده شدن پرتو نور بر کسی یا چیزی، شعله ور کردن، برافروختن، گداختن و سرخ کردن آهن در آتش، تافتن، تفتن
پیچیدن، پیچ و تاب دادن، فتیله کردن،
کنایه از آزردن، کنایه از خشمگین شدن، کنایه از نافرمانی کردن
تاب آوردن، طاقت آوردن
افکنده شدن پرتو نور بر کسی یا چیزی، شعله ور کردن، برافروختن، گداختن و سرخ کردن آهن در آتش، تافتن، تفتن
پیچیدن، پیچ و تاب دادن، فتیله کردن،
کنایه از آزردن، کنایه از خشمگین شدن، کنایه از نافرمانی کردن
تاب آوردن، طاقت آوردن
کسی که چشمش نمی بیند، کور، ویژگی چشمی که توانایی دیدن ندارد
دومین فصل سال، بعد از بهار و قبل از پاییز، مرکب از سه ماه تیر، مرداد و شهریور. در این فصل روزها از همه وقت درازتر و اشعۀ خورشید به عمود نزدیک تر و هوا گرم تر است
تیره بسد های هزار چشم
اعمی، کور، مقابل بینا
درخشیدن، گرم شدن
تاریکی، ظلمت
کور، مقابل بینا
Citizenship, Nationality
гражданство , национальность
Staatsangehörigkeit
громадянство , національність
obywatelstwo, narodowość