جدول جو
جدول جو

معنی تابعیون - جستجوی لغت در جدول جو

تابعیون
تاراسندگان جمع تابعی
تصویری از تابعیون
تصویر تابعیون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

یار دیدگان آنان که یاران پیامبر را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
از تابع پایناکان، یاردیدگان آنان که یاران پیامبر اسلام را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابعین
تصویر تابعین
((بِ))
جمع تابع، تابعان، آنان که اصحاب رسول را دیده باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تابعین
تصویر تابعین
تابع ها، پیروها، پیروی کننده ها، دنبال کننده ها، مطیع ها، تابعی ها، کنایه از تحت تاثیرها، جمع واژۀ تابع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تابیدن
تصویر تابیدن
تحمل کردن، طافت آوردن، پیچاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تاراسی، یاردیده زنی که یار پیامبر را دیده مونث تابعی زنی که صحابه رسول صلی الله علیه و آله را درک کرده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابعیت
تصویر تابعیت
پیروی و اطاعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابعیت
تصویر تابعیت
تابع بودن، پیروی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تابیدن
تصویر تابیدن
درخشیدن، پرتو افکندن، روشنایی دادن، گرم کردن، گداختن، گرم شدن، گداخته شدن
افکنده شدن پرتو نور بر کسی یا چیزی، شعله ور کردن، برافروختن، گداختن و سرخ کردن آهن در آتش، تافتن، تفتن
پیچیدن، پیچ و تاب دادن، فتیله کردن،
کنایه از آزردن، کنایه از خشمگین شدن، کنایه از نافرمانی کردن
تاب آوردن، طاقت آوردن
فرهنگ فارسی عمید
اخلاقی که در مردم ترکیب یافته باشد از خوردن و نوشیدن و غیر آن که دفعش ممکن نباشد سرشت، مهرزن، چاپ کننده طبع کننده چاپچی، جمع طابعین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابیدن
تصویر تابیدن
درخشیدن، گرم شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تابیدن
تصویر تابیدن
((دَ))
پیچیدن، پیچ دادن، دوری جستن، تاب آوردن، ایستادگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تابعیت
تصویر تابعیت
((بِ یَّ))
پیروی کردن، اطاعت کردن، از افراد یک کشور و دولت بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تابعیت
تصویر تابعیت
Citizenship, Nationality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
гражданство , национальность
دیکشنری فارسی به روسی
громадянство , національність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
obywatelstwo, narodowość
دیکشنری فارسی به لهستانی
公民身份 , 国籍
دیکشنری فارسی به چینی
cidadania, nacionalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
cittadinanza, nazionalità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ciudadanía, nacionalidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
citoyenneté, nationalité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
burgerschap, nationaliteit
دیکشنری فارسی به هلندی
สัญชาติ , สัญชาติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
جناسةٌ , جنسيّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
नागरिकता , नागरिकता
دیکشنری فارسی به هندی
নাগরিকত্ব , নাগরিকত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی