گیاه پیچندۀ گرمسیری از نوع بیگنونیا دارای گلهای قیفی نارنجی و برگهای مرکب. اصلش از جنوب امریکا است و برای زینت دیوارها و پرچینها کاشته میشود. (دائره المعارف فارسی)
گیاه پیچندۀ گرمسیری از نوع بیگنونیا دارای گلهای قیفی نارنجی و برگهای مرکب. اصلش از جنوب امریکا است و برای زینت دیوارها و پرچینها کاشته میشود. (دائره المعارف فارسی)
گلی به رنگ های سرخ، قهوه ای، سفید و ارغوانی با بوتۀ کوتاه و ساقه های باریک توخالی که بومی مناطق گرمسیر است بگونیای برگی: در علم زیست شناسی نوعی بگونیای زینتی بدون گل
گلی به رنگ های سرخ، قهوه ای، سفید و ارغوانی با بوتۀ کوتاه و ساقه های باریک توخالی که بومی مناطق گرمسیر است بگونیای برگی: در علم زیست شناسی نوعی بگونیای زینتی بدون گل
بد ساخته شده. خانه ای که صحن آن کج و معوج باشد. (ناظم الاطباء). به اصطلاح معماران، خانه ای که صحنش کج باشد و آن را شوم پندارند. (آنندراج) : ز راستی است که بدگونیاست خانه عمر ببین کمان کج افتاده خانه تیر است. وحید (از آنندراج). ورجوع به گونیا شود، ترشرو. عبوس. (فرهنگ فارسی معین)
بد ساخته شده. خانه ای که صحن آن کج و معوج باشد. (ناظم الاطباء). به اصطلاح معماران، خانه ای که صحنش کج باشد و آن را شوم پندارند. (آنندراج) : ز راستی است که بدگونیاست خانه عمر ببین کمان کج افتاده خانه تیر است. وحید (از آنندراج). ورجوع به گونیا شود، ترشرو. عبوس. (فرهنگ فارسی معین)
گیاهی از تیره بگونیاها با گلهای سرخ و سفید یا صورتی اصلش از آمریکای مرکزی است و در حدود چهارصد گونه از آن شناخته شده است. (از فرهنگ فارسی معین). انواع آن: پیازی. عادی. دائمی. برگی. رکس. معین التجاری. کرکی. شکوفه ای، به مصیبت دچار شدن. (فرهنگ فارسی معین)
گیاهی از تیره بگونیاها با گلهای سرخ و سفید یا صورتی اصلش از آمریکای مرکزی است و در حدود چهارصد گونه از آن شناخته شده است. (از فرهنگ فارسی معین). انواع آن: پیازی. عادی. دائمی. برگی. رکس. معین التجاری. کرکی. شکوفه ای، به مصیبت دچار شدن. (فرهنگ فارسی معین)
بروایتی منسوب است به قریه ای از قراء بصره که آن را بینون خوانندو بگمان من بعید نیست که منسوب به بینون یا بینونه باشد، که ابوعبداﷲ بینونی بصری بدان منسوب است. (از معجم البلدان). و نیز رجوع به انساب سمعانی میشود
بروایتی منسوب است به قریه ای از قراء بصره که آن را بینون خوانندو بگمان من بعید نیست که منسوب به بینون یا بینونه باشد، که ابوعبداﷲ بینونی بصری بدان منسوب است. (از معجم البلدان). و نیز رجوع به انساب سمعانی میشود