امید، فروتنی. کلمه در این دو معنی ممکن است دگرگون شدۀ بیوس باشد، شنوایی. دراین معنی ممکن است کلمه دگرگون شدۀ نیوش باشد، خجالت از افلاس و تنگدستی. (ناظم الاطباء)
امید، فروتنی. کلمه در این دو معنی ممکن است دگرگون شدۀ بیوس باشد، شنوایی. دراین معنی ممکن است کلمه دگرگون شدۀ نیوش باشد، خجالت از افلاس و تنگدستی. (ناظم الاطباء)
سپیوش، اسفرزه، گیاهی بیابانی از خانوادۀ بارهنگ با دانه های ریز قهوه ای رنگ و لعاب دار که مصرف دارویی دارد، اسبغول، اسپرزه، اسپغول، اسپیوش، اسفیوش، بزرقطونا، بشولیون، بنگو، روف، سابوس، شکم پاره
سپیوش، اِسفَرزه، گیاهی بیابانی از خانوادۀ بارهنگ با دانه های ریز قهوه ای رنگ و لعاب دار که مصرف دارویی دارد، اَسبغول، اِسپَرزه، اَسپغول، اِسپیوش، اَسفیوش، بَزرِقَطونا، بِشولِیون، بَنگو، روف، سابوس، شِکَم پاره
کرک، پشم یا پر بسیار نرم با پرز های نرم و لطیفی که از بن مو های بز می روید و آن ها را با شانه می گیرند و پس از ریسیدن در بافتن پارچه های کرکی به کار می برند و از آن شال و پارچه های لطیف می بافند، گلغر، پت، تبت، تبد، بزشم، بزوشم، تفتیک
کُرک، پشم یا پر بسیار نرم با پرز های نرم و لطیفی که از بن مو های بز می روید و آن ها را با شانه می گیرند و پس از ریسیدن در بافتن پارچه های کرکی به کار می برند و از آن شال و پارچه های لطیف می بافند، گُلغَر، پَت، تِبِت، تِبِد، بُزَشم، بُزوَشم، تَفتیک
تخم اسبغول است که بعربی بزرقطونا گویند. (برهان) (آنندراج) : هر کس که تشقق بزبانش باشد تشویش بهر سخن از آنش باشد باید که کتیره در لباب سبیوش حل کرده مدام در دهانش باشد. یوسفی طبیب (از آنندراج)
تخم اسبغول است که بعربی بزرقطونا گویند. (برهان) (آنندراج) : هر کس که تشقق بزبانش باشد تشویش بهر سخن از آنش باشد باید که کتیره در لباب سبیوش حل کرده مدام در دهانش باشد. یوسفی طبیب (از آنندراج)