جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زیوش

زیور

زیور
بمعنی زینت و آرایش باشد و آنچه بدان زینت و آرایش کنند، بزک، پیرایه
فرهنگ لغت هوشیار

جیوش

جیوش
جمع جیش، سپاهان جمع جیش. لشکرها سپاهها، لشگریان سپاهیان
جیوش
فرهنگ لغت هوشیار

خیوش

خیوش
جمع خیر، نکویی ها پذیرفتنی ها، جمع خیش، جامه های بد بافت
خیوش
فرهنگ لغت هوشیار

زاوش

زاوش
زئوس از خدایان یونانیان قدیم
سَیّارِۀ مُشتَری، در علم نجوم پنجمین و بزرگ ترین سیارۀ منظومۀ شمسی، قاضیِ چَرخ، قاضیِ فَلَک، زاووش، اورمَزد، هُرمُز، زَوَش، بِرجیس، ژوپیتِر، سَعدِ اَکبَر، سَعدُ السُّعود، زَواش برای مِثال فلک سادس ست زاوش را / که دهنده ست دانش و هش را (سنائی۱ - ۶۹۹)
زاوش
فرهنگ فارسی عمید

زیور

زیور
هر چیزی که با آن چیز دیگر را بیارایند، زینت، آرایش، پیرایه
زیور
فرهنگ فارسی عمید