سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، تفشه، سرزنش، بیغاره، ملامت، سرکوفت، نکوهش، تفش، تفشل، طعنه، عتیب، زاغ پا، پیغاره، سراکوفت
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، تَفشِه، سَرزَنِش، بیغارِه، مَلامَت، سَرکوفت، نِکوهِش، تَفش، تَفشَل، طَعنِه، عِتیب، زاغ پا، پیغارِه، سَراکوفت
کسی که در خواب نباشد، کنایه از آگاه، هوشیار بیدار شدن: از خواب برخاستن، کنایه از هوشیار شدن بیدار کردن: کسی را از خواب برانگیختن، کنایه از هوشیار ساختن، آگاه کردن بیدار ماندن: نخوابیدن، به خواب نرفتن
کسی که در خواب نباشد، کنایه از آگاه، هوشیار بیدار شدن: از خواب برخاستن، کنایه از هوشیار شدن بیدار کردن: کسی را از خواب برانگیختن، کنایه از هوشیار ساختن، آگاه کردن بیدار ماندن: نخوابیدن، به خواب نرفتن
تیر ستبر که در پوشش خانه ها بکار برند چوب بزرگ و ضخیم که دو سر آنرا بر بالای دو دیوار ساختمان گذارند و سر تیره های سقف را روی آن قرار دهند حمال سرانداز شاه تیر بالا گر، ستون
تیر ستبر که در پوشش خانه ها بکار برند چوب بزرگ و ضخیم که دو سر آنرا بر بالای دو دیوار ساختمان گذارند و سر تیره های سقف را روی آن قرار دهند حمال سرانداز شاه تیر بالا گر، ستون