- بیعاطفه
- بی رحم بی شفقت سنگدل
معنی بیعاطفه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نامهربان و بی مهر
کسی که رحم و شفقت نداشته باشد، بی مهر، نامهربان
مونث متعاطف
پیش پرداخت
جمع بیطار، بجشک ستوران دام پزشکان
قسمتی از بهای شیئی را گویند که اول پرداخت گردد، پیش بها
پولی که خریدار در موقع معامله به فروشنده می دهد تا پس از تحویل گرفتن کالا باقی پول را بدهد، سبغانه، پیش بها
خویشی و قرابت، مهر
شفقت، مهربانی