جدول جو
جدول جو

معنی عاطفه

عاطفه((طِ فِ))
مهر، محبت. نک عاطفت، جمع عواطف
تصویری از عاطفه
تصویر عاطفه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با عاطفه

عاطفه

عاطفه
حروف عاطفه، در عربی ده حرف است که مابین دو جمله یا کلمه واقعشده و جمله یا کلمه بعد از خود را به ماقبل خود ربط دهد. جمله یا کلمه ای که بعد از حروف عاطفه است معطوف و جمله و یا کلمه ماقبل را معطوف ٌ علیه نامند. وآن حروف عبارتند از: و، ف، أم، أما، أو، بل، ثم، حتی، لا، لکن. رجوع به حروف عاطفه و حروف ربط شود
لغت نامه دهخدا

عاطفه

عاطفه
عاطفه. عاطفت. مهر، خویشی و قرابت. (منتهی الارب). رجوع به عاطفت شود
لغت نامه دهخدا

عارفه

عارفه
دانا، آگاه، مؤنث عارف، آنکه از راه تهذیب نفس و تفکر به معرفت خداوند دست می یابد
عارفه
فرهنگ نامهای ایرانی