جدول جو
جدول جو

معنی بی عاطفه

بی عاطفه
کسی که رحم و شفقت نداشته باشد، بی مهر، نامهربان
تصویری از بی عاطفه
تصویر بی عاطفه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بی عاطفه

بی عاطفه

بی عاطفه
مُرَکَّب اَز: بی + عاطفه، بی مهر. بی عطوفت. سنگدل. بی رحم. که قوای انفعالی وی ضعیف باشد. رجوع به عاطفه شود
لغت نامه دهخدا

بی عاطفگی

بی عاطفگی
حالت و چگونگی بی عاطفه. بی مهری. بی رحمی
لغت نامه دهخدا