- بیدلی
- آزردگی دلتنگی، ترس جبن، دلدادگی شیدایی
معنی بیدلی - جستجوی لغت در جدول جو
- بیدلی
- عاشقی، عاشق بودن، شیفتگی، دلدادگی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بدون برهان، بدون حجت
ترسویی جبن
کلام بی معنی سخن یاوه
بزدلی وبیمناکی، ترس، خوف، ترسانی
بزدل بودن، ترسو بودن
بددل بودن
افسرده، دلباخته، ترسو
عاشق
خوش ظاهر وبد باطن، چیزی که جنسش بد باشد
ساختگی، تقلبی مثلاً جواهر بدلی
ترسو، دلتنگ، افسرده، دلداده، دلباخته، عاشق، شیدا، بی صبر، بی قرار