جدول جو
جدول جو

معنی بگشتن - جستجوی لغت در جدول جو

بگشتن
(گُ ذَ تَ)
تغییر کردن. دیگرگون شدن. امتقاع، بگشتن رنگ روی. بگشتن رنگ، مزه، طعم، بوی، خوی، سرکه و جزآن، تغییر کردن: از خشم گونۀ او بگشت:
گلگون رخت چو شست بهار از وی
بگذشت گل بگشت ز گلگونی.
ناصرخسرو (تعلیقات دیوان ص 676).
- از حال بگشتن، تغیر. (زوزنی). تغییر یافتن: هرچه جوهر و سیم و مشگ بود از حال بگشته بود. (مجمل التواریخ). رجوع به گشتن شود.
لغت نامه دهخدا
بگشتن
تغییر کردن، دگرگون شدن
تصویری از بگشتن
تصویر بگشتن
فرهنگ لغت هوشیار
بگشتن
گردش کردن، گردیدن، چرخیدن، گزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برشتن
تصویر برشتن
بریان کردن، تف دادن، بو دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگشتن
تصویر آگشتن
آغشتن، خیس کردن، تر کردن، تر شدن، آلوده کردن، آمیختن، سرشتن، آلوده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
برگردیدن، واپس آمدن، بازآمدن
واژگون شدن، سرنگون شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگشتن
تصویر آگشتن
آلوده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنگشتن
تصویر بنگشتن
بلعیدن، ناجاویده فرو بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهشتن
تصویر بهشتن
رها کردن، از دست دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برشتن
تصویر برشتن
بریان کردن، تف دادن بو دادن، پختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
برگردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
((~. گَ تَ))
رجعت کردن، منصرف شدن، تغییر یافتن، واژگون شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برشتن
تصویر برشتن
((بِ رِ تَ))
بریان کردن، پختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آگشتن
تصویر آگشتن
((گَ تَ))
آغشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
Recoil, Revert, Undo
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
reculer, revenir, annuler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
mundur, kembali, membatalkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
পিছিয়ে যাওয়া , ফিরে আসা , প্রত্যাহার করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
kurudi nyuma, kurejea, kubadilisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
geri çekilmek, geri dönmek, geri almak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
물러나다 , 돌아가다 , 되돌리다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
反動する , 戻る , 元に戻す
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
לסגת , לחזור , לבטל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
पीछे हटना , लौटना , पलटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
відскочити , повертатися , скасувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
ถอย , กลับมา , ยกเลิก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
terugtrekken, terugkeren, ongedaan maken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
retroceder, revertir, deshacer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
indietreggiare, tornare, annullare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
recuar, reverter, desfazer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
后退 , 恢复 , 撤销
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
cofnąć, wracać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
zurückziehen, zurückkehren, rückgängig machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
отскочить , возвращаться , отменять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
پیچھے ہٹنا , واپس آنا , پلٹنا
دیکشنری فارسی به اردو